أربعینات

چهل حدیث های کوتاه با موضوع های متفاوت

أربعینات

چهل حدیث های کوتاه با موضوع های متفاوت

أربعینات

ما قصد داریم شما را با روایاتی از متون دینی واسلامی آشنا کنیم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

هزار حدیث در صد موضوع 1

سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۴۱ ق.ظ

بعد از قرآن مجید که آخرین کتاب آسمانى است ، راهنماى ما سنت رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و ائمه معصومعلیهم‌السلام است و این همان دو گوهر ارزشمند است که بعد از رحلت پیامبرصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به یادگار مانده ، و با چنگ زدن به این دو هرگز گمراه نخواهیم شد. در این باره از طرف پیامبر گرامى اسلام و ائمه هدى صلوات الله علیهم جهت حفظ و نگهدارى و تعلیم و تعلم و عمل به احادیث تاکید بسیار شده و بدان تشویق نموده اند چنان که رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در وصایاى خود به امیرالمؤ منین علىعلیه‌السلام مى فرمایند:

یا على ، من حفظ من امتى اربعین حدیثا یطلب بذلک وجه الله عزوجل والدار الاخرة حشره الله یوم القیامة مع النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا؛

بحار الانوار ٢/١٥٧/٧

اى على : هر کس از امتم چهل حدیث را حفظ کند که به آن وسیله ، رضاى خدا و آخرت را طلب نماید خداوند در قیامت او را با پیامبران ، صدیقین ، شهدا و صالحین مهشور مى نماید و اینان چه خوب رفقایى هستند.

همچنین از آن حضرت روایت شده که فرمود:

من حفظ على امتى اربعین حدیثا من السنة کنت له شفیعا یوم القیامة ؛

وسائل الشیعه ١٨/٦٧/٥٨

هر کس براى امتم چهل حدیث از سنت حفظ کند من در قیامت از او شفاعت خواهم کرد.

و در فرمایش امام صادقعلیه‌السلام آمده است :

من حفظ من شیعتنا اربعین حدیثا بعثه الله عزوجل یوم القیامة عالما فقیها و لم یعذبه ؛

بحار الانوار ٢/١٥٣/١

هر کس از شیعیان ما چهل حدیث حفظ نماید خداى عزوجل او را در روز قیامت ، عالم و فقیه مبعوث مى کند و عذابش نخواهد کرد.

این همه انگیزه اى شد تا این حقیر به جمع آورى و دسته بندى یک هزار حدیث در صد موضوع که هر موضوع شامل ده حدیث باشد اقدام نمایم امید آن است بعد از این مجموعه ، توفیق خدمتى دیگر نصیب گردد.

از خداوند متعال حکیم داناى مهربان ، توفیق درک آیات و احادیث و عمل به آنها را براى خود و دیگران خواستارم

امیدوارم خوانندگان گرامى حقیر را از انتقادها و پیشنهادهاى خویش ‍ بهره مند سازند.

هادى موحدى


١ - خداشناسى

(١)امام علىعلیه‌السلام :

ما یسرنى لومت طفلا و ادخلت الجنة ولم اءکبر فاءعرف ربى عزوجل ؛(١)

دوست ندارم که در کودکى از دنیا مى رفتم و وارد بهشت مى شدم و بزرگ نمى شدم تا پروردگارم ، عزوجل ، را بشناسم

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءفضل الاعمال العلم بالله ان العلم ینفعک معه قلیل العمل و کثیره و ان الجهل لاینفعک معه قلیل العمل و لا کثیره ؛(٢)

بهترین اعمال ، خداشناسى است ، زیرا با وجود علم و معرفت ، علم ، کم یا زیاد تو را سود مى بخشد اما با وجود نادانى (نسبت به خدا) عمل ، نه اندکش تو را سود مى بخشد و نه بسیارش

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

ولو ضربت فى مذاهب فکرک لتبلغ غایاته ما دلتک الدلالة الا على اءن فاطر النملة هو فاطر النخلة لدقیق تفصیل کل شى ء و غامض اختلاف کل حى و ما الجلیل و اللطیف و الثقیل و الخفیف و القوى و الضعیف فى خلقه الا سواء؛(٣)

اگر راههاى اندیشه ات را در نوردى تا به پایانه هاى آن رسى ، هیچ دلیلى تو را جز به این رهنمون نشود که آفریننده مورچه همان آفریننده درخت خرما است و این به سبب دقت و ظرافتى است که جداسازى هر چیزى از چیز دیگر و پیچیدگى و تنوعى است که در هر موجود زنده اى به کار رفته است موجودات بزرگ و کوچک ، سنگین و سبک و نیرومند و ناتوان ، همگى در آفرینش براى خداوند یکسانند.

(٤)امام رضاعلیه‌السلام :

انما قلت اللطیف ، للخلق اللطیف و لعلمه بالشى ء اللطیف اءلاترى الى اءثر صنعه فى النبات اللطیف و غیر اللطیف و فى الخلق اللطیف من اءجسام الحیوان من الجرجس والبعوض و ما هو اءصغر منهما مما لایکاد تستبینه العیون بل لایکاد یستبان لصغره الذکر من الانثى والمولود من القدیم فلما راءینا صغر ذلک فى لطفه علمنا اءن خالق هذا الخلق لطیف ؛(٤)

گفتم لطیف است ، چون هم موجودات لطیف آفریده و هم به چیزهاى ظریف و ریز آگاهى دارد. آیا نشانه آفرینش او را در گیاهان ظریف و غیر ظریف و در پیکرهاى ظریف و ریز جاندارانى چون کک و پشه و کوچکتر از اینها را نمى بینى که تقریبا به چشم دیده نمى شوند و از بس ریزند و نر و ماده آنها و نوزاد و کهن زادشان از یکدیگر تشخیص داده نمى شوند. پس چون ریزى و ظرافت این چیزها را دیدیم پى بردیم که آفریننده این موجودات نیز لطیف است

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله خلق یوم خلق السماوات و الارض مائة رحمة کل رحمة طباق ما بین السماء والارض فجعل منها فى الارض رحمة فبها تعطف الوالدة على ولدها و الوحش و الطیر بعضها على بعض و اءخر تسعا و تسعین فاذا کان یوم القیامة اءکملها بهذه الرحمة ؛(٥)

خداوند روزى که آسمان و زمین را آفرید، صد رحمت بیافرید که هر یک از آنها میان زمین و آسمان را پر مى کند و یکى را در زمین قرار داد تا به وسیله آن مادر به فرزند محبت مى کند و حیونات وحشى و پرندگان به یکدیگر ماءنوسند و نودونه رحمت را نگه داشته و همین که روز قیامت شود این یک رحمت را نیز بر آنها مى افزاید.

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

و قد ساءله ابن اءبى العوجاء: ولم احتجب عنهم و اءرسل الیهم الرسل ؟ ویلک و کیف احتجب عنک من اءراک قدرته فى نفسک ؟ نشاءک ولم تکن و کبرک بعد صغرک و قواک بعد صعفک وما زال یعد على قدرته التى هى فى نفسى التى لا ادفعها حتى ظننت اءنه سیظهر فیما بینى و بینه ؛(٦)

در پاسخ ابن ابى العوجاء که پرسید: چرا خداوند خود را از مردم در پرده داشت و آن گاه پیامبران را سویشان فرستاد؟ فرمود: واى بر تو کسى که قدرتش را در وجود تو نشان داده چگونه خود را از تو پوشیده داشته است ؟ تو را که نبودى پدید آورد، کوچک بودى بزرگت کرد، ناتوان بودى توانایت گردانید... حضرت پیوسته مظاهر قدرت خدا را که در وجود من است و نمى توانم منکرشان شوم برایم برشمرد تا جایى که خیال کردم خداوند بزودى میان من و او ظاهر خواهد شد.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

و لا یعزب عنه عدد قطر الماء و لا نجوم السماء و لا سوا فى الریح فى الهواء و لا دبیب النمل على الصفا و لا مقیل الذر فى اللیلة الظلماء یعلم مساقط الاءوراق و خفى طرف الاءحداق ؛(٧)

شما قطره هاى آبها و ستارگان آسمان و ذرات گردوغبار پراکنده در هوا و حرکت مورچه برسنگ و خوابگاه مورچگان در شب تاریک بر او پوشیده نیست و محل ریزش برگها و بر هم خوردن پلکها را مى داند.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

... عالم السر من ضمائر المضمرین و نجوى المتخافتین و خواطر رجم الظنون و عقد عزیمات الیقین ...؛(٨)

خدا داناست به هر رازى که مردم به دل داشته اند، و به نجواى آهسته رازگویان و به هر گمان که در خاطرى نهفته است و به هر تصمیمى که از روى یقین گرفته شود.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

اءعلم الناس بالله اءکثرهم له مساءلة ؛(٩)

خداشناس ترین مردم پر درخواست ترین آنها از خداست

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

ینبغى لمن عرف الله سبحانه اءن لا یخلو قلبه من رجائه و خوفه ؛(١٠)

کسى که خداى سبحان را مى شناسد، شایسته است دلش از بیم و امید به او خالى نباشد.


٢ - یاد خدا

(١)امام علىعلیه‌السلام :

الذکر یونس اللب و ینیر القلب و یستنزل الرحمة :(١١)

یاد خدا عقل را آرامش مى دهد، دل را روشن مى کند و رحمت او را فرود مى آورد.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

اذکروا الله ذکرا خالصا تحیوا به اءفضل الحیاة و تسلکوا به طرق النجاة ؛(١٢)

خدا را خالصانه یاد کنید تا بهترین زندگى را داشته باشید و با آن راه نجات و رستگارى را بپیمایید.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من اءطاع الله عزوجل فقد ذکر الله وان قلت صلاته و صیامه و تلاوته للقرآن ؛(١٣)

هر کس خداى عزوجل را اطاعت کند خدا را یاد کرده است ، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد.

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

فى قوله تعالى : (لذکر الله اءکبر) -: ذکر الله عند ما اءحل و حرم ؛(١٤)

درباره آیه «یاد خدا بزرگتر است» -: به یاد خدا بودن در هنگام روبه رو شدن با حلال و حرام

(٥)امام باقرعلیه‌السلام :

کاءن المومنین هم الفقهاء اءهل فکرة و عبرة ، لم یصمهم عن ذکر الله ما سمعوا بآذانهم ولم یعمهم عن ذکر الله ما راءو امن الزینة ؛(١٥)

گویا مومنان همان فقیهان (فرزانگان دین فهم) و اهل اندیشیدن و پندگرفتن هستند. شنیده هاى دنیوى ، گوش آنها را از (شنیدن) یاد خدا کر نمى کند و زرق و برق دنیا چشم آنان را از یاد خدا کور نمى گرداند.

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

قال : اءوحى الله عزوجل الى موسىعلیه‌السلام یا موسى ، لاتنسنى على کل حال و لا تفرح بکثرة المال ، فان نسیانى یقسى القلوب ، ومع کثرة المال کثرة الذنوب ؛(١٦)

خداى عزوجل به موسى وحى کرد: اى موسى در هیچ حالى مرا فراموش ‍ نکن و به ثروت زیاد شاد نشو، زیرا از یاد بردن من دلها را سخت مى کند و همراه ثروت زیاد، گناهان زیاد است

(٧)امام سجادعلیه‌السلام :

ان قسوة البطنة و فترة المیلة و سکر الشبع و عزة الملک مما یثبط و یبطى ء عن العمل و ینسى الذکر؛(١٧)

پرخورى و سستى اراده و مستى سیرى و غفلت حاصل از قدرت ، از عوامل بازدارنده و کنترل کننده در عمل است و ذکر (خدا) را از یاد مى برد.

(٨)امام سجادعلیه‌السلام :

یا من ذکره شرف للذاکرین و یا من شکره فوز للشاکرین و یا من طاعته للمطیعین ، صل على محمد و آله واشغل قلوبنا بذکرک عن کل ذکر؛(١٨)

اى آن که یادش مایه شرافت و بزرگى یاد کنندگان است و اى آن که سپاسگزاریش موجب دست یافتن سپاسگزاران (بر نعمتها) است و اى آن که فرمانبرداریش سبب نجات فرمانبرداران است ، بر محمد و آل او درود فرست و با یاد خود دلهاى ما را از هر یاد دیگرى بازدار.

(٩)امام باقرعلیه‌السلام :

ذکر اللسان الحمد والثناء و ذکر النفس الجهد والعناء و ذکر الروح الخوف والرجاء و ذکر القلب الصدق و الصفاء و ذکر العقل التعظیم والحیاء و ذکر المعرفة التسلیم والرضا و ذکر السر الرویة واللقاء؛(١٩)

ذکر زبان حمد و ثناء، ذکر نفس سختکوشى و تحمل رنج ، ذکر روح بیم و امید، ذکر دل صدق و صفا، ذکر عقل تعظیم و شرم ، ذکر معرفت تسلیم و رضا و ذکر باطن مشاهده و لقا است

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یقول الله عزوجل اذ کان الغالب على العبد الاشتغال بى ، جعلت بغیته ولذته فى ذکرى فاذا جعلت بغیته ولذته فى ذکرى عشقنى و عشقته فاذا عشقنى و عشقته رفعت الحجاب فیما بینى و بینه و صیرت ذلک تغالبا علیه لایسهو اذا سها الناس اولئک کلامهم کلام الانبیاء اولئک الابطال حقا؛(٢٠)

خداى عزوجل مى فرماید: هر گاه یاد من بر بنده ام غالب شود، خواهش و خوشى او را در یاد خود قرار دهم و چون خواهش و خوشى او را در یاد خود قرار دهم عاشق من شود و من نیز عاشق او گردم و چون عاشق یکدیگر شدیم حجاب میان خود و او را بر دارم و عشق خود را بر جان او چیره گردانم ، چندان که مانند مردم دچار سهو و غفلت نمى شود، سخن اینان سخن پیامبران است ، اینان براستى قهرمانند.


٣ - رابطه با خدا

(١)امام علىعلیه‌السلام :

ان العبد اذا اراد ان یقراء اءو یعمل عملا فیقول : بسم الله الرحمن الرحیم فانه یبارک له فیه ؛(٢١)

هر گاه بنده اى بخواهد چیزى بخواند و یا کارى انجام دهد و بسم الله الرحمن الرحیم بگوید در کارش برکت داده مى شود.

(٢)امام صادقعلیه‌السلام :

المفوض اءمره الى الله فى راحة الابد والعیش الدائم الرغد والمفوض ‍ حقا هو العالى عن کل همه دون الله تعالى ؛(٢٢)

کسى که کارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسایش و خیر و برکت در زندگى برخوردار است و واگذارنده حقیقى کارها به خدا، کسى است که تمام همتش به سوى خدا باشد.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

من اءصلح فیما بینه وبین الله اءصلح الله فیما بینه وبین الناس ؛(٢٣)

هر کس رابطه اش را با خدا اصلاح کند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله لاینظر الى صورکم و لا الى اءموالکم وانما ینظر الى قلوبکم و اءعمالکم ؛(٢٤)

خداوند به شکل شما و اموال شما نگاه نمى کند بلکه به دلها و اعمال شما توجه مى نماید.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

طوبى لمن اءخلص لله عمله وعمله وحبه وبغضه واءخذه وترکه وکلامه وصمته وفعله وقوله ؛(٢٥)

خوشا به سعادت کسى که عمل ، علم ، دوستى ، دشمنى ، گرفتن ، رهاکردن ، سخن ، سکوت ، کردار و گفتارش را براى خدا خالص گرداند.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

من ترک لله سبحانه شیئا عوضه الله خیرا مما ترک ؛(٢٦)

هر کس به خاطر خداى سبحان از چیزى بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد.

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اللهم ارزقنى حبک وحب من یحبک وحب ما یقربنى الى حبک واجعل حبک اءحب الى من الماء البارد؛(٢٧)

خدایا روزى کن مرا محبت خودت و محبت دوستدارانت را و محبت آنچه مرا به تو نزدیک مى کند و محبت خودت را نزد من از آب خنک محبوب تر گردان

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لیس من عبد یظن بالله خیرا الا کان عند ظنه به ؛(٢٨)

بنده اى نیست که به خداوند خوش گمان باشد مگر آنکه خداوند نیز طبق همان گمان با او رفتار کند.

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من اءخلص لله اءربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه ؛(٢٩)

هر کس چهل روز خود را براى خدا خالص کند چشمه هاى حکمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شود.

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

من استخار الله راضیا بما صنع الله له خار الله له حتما؛(٣٠)

هر کس از خدا خیر بخواهد و به آنچه خدا خواسته راضى باشد، خداوند حتما براى او خیر خواهد خواست


٤ - قرآن

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان البیت اذا کثر فیه تلاوة القرآن کثر خیره واتسع اهله واضاء لاهل السماء کما تضى ء نجوم السماء لاهل الدنیا؛(٣١)

خانه اى که در آن قرآن فراوان خوانده شود، خیر آن بسیار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و براى آسمانیان بدرخشد چنان که ستارگان آسمان براى زمینیان مى درخشند.

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الا من تعلم القرآن وعمله وعمل بما فیه فاءنا له سائق الى الجنة ودلیل الى الجنة ؛(٣٢)

بدانید هر کس قرآن را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد و به آنچه در قرآن است عمل کند، من جلودار و راهنماى او به سوى بهشت هستم

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یا بنى لاتغفل عن قراءة القرآن فان القرآن یحیى القلب وینهى عن الفحشاء والمنکر والبغى ؛(٣٣)

فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش ، زیرا که قرآن دل را زنده مى کند و از فحشاء و زشتى و ستم باز مى دارد.

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان اردتم عیش السعداء وموت الشهداء والنجاة یوم الحسرة والظل یوم الحرور والهدى یوم الضلالة فادرسوا القرآن فانه کلام الرحمان و حرز من الشیطان و رجحان فى المیزان ؛(٣٤)

اگر زندگى سعادتمندان ، مرگ شهیدان ، نجات روز حسرت (قیامت)، سایه روز سوزان و هدایت در روز گمراهى را مى خواهید، قرآن را یاد بگیرید که آن سخن خداى مهربان است و سپرى است در مقابل شیطان و سنگینى در ترازوى اعمال

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اصدق القول وابلغ الموعظة واحسن القصص کتاب الله ؛(٣٥)

راست ترین سخن ، رساترین پند و زیباترین حکایت ، کتاب خدا (قرآن) است

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من قراء القرآن ابتغاء وجه الله وتفقها فى الدین کان له من الثواب مثل جمیع ما اعطى الملائکة والانبیاء والمرسلون(٣٦)

هر کس براى کسب رضایت خدا و آگاهى در دین قرآن بیاموزد، ثوابى مانند همه آنچه که به فرشتگان و پیامبران و رسولان داده شده ، براى اوست

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

علیکم بکتاب الله من عمل به سبق ؛(٣٧)

بر شما باد رجوع به کتاب خدا (قرآن)... کسى که به آن عمل کند از همه پیشى مى گیرد.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

الا ان فیه مایاءتى والحدیث عن الماضى ودواء دائکم ونظم ما بینکم ؛(٣٨)

آگاه باشید که دانش آینده ، اخبار گذشته و درمان دردهایتان و نظم میان شما در قرآن است

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

ان القرآن ظاهره انیق وباطنه عمیق لاتفنى عجائبه و لا تنقضى غرائبه ولاتکشف الظلمات الا به ؛(٣٩)

براستى که قرآن ظارهش زیباست و باطنش عمیق ، عجایبش پایان ندارد، اسرار نهفته آن پایان نمى پذیرد و تاریکى هاى جهل جز بوسیله آن رفع نخواهد شد.

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

من لم یعرف الحق من القرآن لم یتنکب الفتن ؛(٤٠)

هر کس حقیقت را از طریق قرآن نشناسد، از فتنه ها برکنار نمى ماند.


٥ - پیامبر

(١)فى المناقب لابن شهر آشوب :

کان النبىصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قبل المبعث موصوفا بعشرین خصلة من خصال الانبیاء، لوانفرد اءحد باءحدها لدل على جلاله ، فکیف من اجتمعت فیه ؟! کان نبیا اءمینا، صادقا، حاذقا، اءصیلا، نبیلا، مکینا، فصیحا، نصیحا، عاقلا، فاضلا، عابدا، زاهدا، سخیا، کمیا، قانعا، متواضعا، حلیما، رحیما، غیورا، صبورا، موافقا، مرافقا، لم یخالط منجما و لا کاهنا ولاعیافا؛(٤١ )

پیامبر خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پیش از آن که مبعوث شود، بیست خصلت از خصلت هاى پیامبران را دارا بود که اگر فردى یکى از آنها را داشته باشد، دلیل بر عظمت اوست چه رسد به کسى که همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پیامبرى امین ، راستگو، ماهر، اصیل ، شریف ، والامقام ، سخنور، خیرخواه ، خردمند، بافضیلت ، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلیر و جنگاور، قانع ، فروتن ، بردبار، مهربان ، غیرتمند، صبور، سازگار و نرمخو بود، با هیچ منجم (قائل به تاءثیر ستارگان)، غیب گو و پیش گویى همنشین نبود.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

فى صفة النبىصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم طبیب دوار بطبه قد اءحکم مراهمه واءحمى (اءمضى) مواسمه یضع ذلک حیث الحاجة الیه من قلوب عمى وآذان صم واءلسنة بکم ، متتبع بدوائه مواضع الغفلة ومواطن الحیرة ...؛(٤٢ )

در توصیف پیامبرصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مى فرماید: پزشکى است که با دانش خود، همواره میان مردم مى گردند، مرهمهایش را به خوبى فراهم و ابزار کارش را آماده کرده و آنها را هر جا که لازم باشد، از دلهاى کور و گوشهاى کر و زبانهاى گنگ به کار مى برد. غفلت گاه ها و جایگاه هاى حیرت را جستجو و با داورى خود آنها را درمان مى کند.

(٣)کعب الاحبار:

انا نجد فى التوراة : محمد النبى المختار لافظ ولاغلیظ و لا صخاب فى الاسواق ولایجزى السیئة السیئة ولکن یعفو ویغفر؛(٤٣)

ما در تورات چنین مى خوانیم : محمد پیامبر برگزیده ، نه تند خوست و نه خشن و نه اهل جارو جنجال در کوچه و بازار، بدى را با بدى جواب نمى دهد، بلکه مى بخشد و گذشت مى کند.

(٤)امام حسینعلیه‌السلام :

کانصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ... یعطى کل جلسائه نصیبه و لا یحسب اءحد من جلسائه اءن اءحدا اءکرم علیه منه ؛(٤٤)

پیامبرصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بهره هر یک از هم نشینان خود را عطا مى فرمودند و چنان معاشرت مى نمودند که کسى گمان نمى کرد شخص ‍ دیگرى نزد پیامبر از او گرامى تر باشد.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

وهو خاتم النبیین ، اءجود الناس کفا وارحب الناس صدرا واءصدق الناس لهجة واءوفى الناس ذمة واءلینهم عریکة واءکرمهم عشرة من رآه بدیهة هابه ومن خالطه معرفة اءحبه یقول ناعته : لم ارقبله و لا بعده مثله ؛(٤٥)

او خاتم پیامبران است بخشنده ترین مردم بود، سعه صدرش از همه بیشتر (پر حوصله ترین مردم) و راستگوترین و پایبندترین آنها به عهد و پیمان از همه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانه تر. هر کس بدونه سابقه قبلى او را مى دید، هیبتش او را مى گرفت و هر کس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستداراش مى شد و هر کس مى خواست او را وصف کند، مى گفت : نظیر او را در گذشته و حال ندیده ام

(٦)عایشه :

عائشة کانصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اءلین الناس واءکرم الناس وکان رجلا من رجالکم الا اءنه کان ضحاکا بساما؛(٤٦)

عایشه : رسول خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نرمخوترین و بزرگوارترین مردم بود. او هم مردى چون مردان شما بود، با این تفاوت که همواره خنده و تبسم بر لب داشت

(٧)فى المناقب لابن شهر آشوب :

کان النبىصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم لایقوم و لا یجلس الا على ذکر الله ؛(٤٧)

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است : پیامبر خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بر نمى خاست و نمى نشست مگر با ذکر خدا.

(٨)داود بن الحصین :

فى صفة النبىصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم -: کان رجلا اءفضل قومه مروءة واءحسنهم خلقا واءکرمهم مخالطة واءحسنهم جوارا واءعظمهم حلما واءمانة واءصدقهم حدیثا واءبعدهم من الفحش والاذى ومارئى ملاحیا ولامماریا اءحدا حتى سماه قومه الامین لما جمع الله له من الامور الصالحة فیه ، فلقد کان الغالب علیه بمکة الامین ؛(٤٨)

داود بن حصین - در اوصاف پیامبرصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم -: او مردى بود که از همه قوم خود جوانمردتر، خوش اخلاق تر، خوش ‍ برخودتر، همسایه دراتر، بردبارتر، امانتدارتر، راستگوتر، و از بدزبانى و آزار رسانى به دورتر بود. هرگز دیده نشد که با کسى کشمکش و مجادله کند. خداوند اخلاق و صفات پسندیده را در آن حضرت جمع کرده بود تا جایى که قومش او را امین نامیدند و در مکه غالبا با لقب امین از ایشان یاد مى شد.

(٩)عایشه :

ما کان خلق اءبغض الى رسول اللهصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم من الکذب وما اطلع منه على شى ء عند اءحد من اءصحابه فیبخل له من نفسه حتى یعلم اءن اءحدث توبة ؛(٤٩)

هیچ خصلتى نزد رسول خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم منفورتر از دروغ نبود و هر گاه مطلع مى شدند یکى از اصحابشان دروغى گفته است ، به او بى اعتنایى مى کردند تا آن که مى فهمیدند توبه کرده است

(١٠)فى المناقب لابن شهر آشوب :

کان النبىصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ... یجالس الفقراء ویواکل المساکین ؛(٥٠)

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است : پیامبر خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با تهیدستان مى نشستند و با مستمندان غذا مى خوردند.

____________________

پاورقى ها ١- کنزالعمال ١٣/١٥١/٣٦٤٧٢.

٢- کنزالعمال ١٠/١٤٣/٢٨٧٣١.

٣- نهج البلاغه خطبه ٦٣.

٤- التوحید ص ٦٣.

٥- نهج الفصاحه ج ٧٨١.

٦- التوحید ص ١٢٧.

٧- نهج البلاغه خطبه ١٧٨.

٨- نهج البلاغه خطبه ٩١.

٩- غررالحکم ٢/٤٥١/٣٢٦٠.

١٠- غررالحکم ٦/٤٤١/١٠٩٢٦.

١١- غررالحکم ٢/٦٦/١٨٥٨.

١٢- بحارالانوار ٧٨/٣٩/١٦.

١٣- بحارالانوار ٧٧/٨٦/٣.

١٤- نورالثقیلین ٤/١٦٢/٦١.

١٥- بحارالانوار ٧٣/٣٦/١٧.

١٦- کافى ٨/٤٥/٨.

١٧- بحارالانوار ٧٨/١٢٩/١.

١٨- صحیفه سجادیه از دعاى ١١.

١٩- مشکاة الانوار ص ١١٣.

٢٠- کنزالعمال ١/٤٣٣/١٨٧٢.

٢١- بحارالانوار ٩٢/٢٤٢/٤٨.

٢٢- مصباح الشریعة ١/١٧٥/٨٣.

٢٣- بحارالانوار ٧١/٣٦٦/١٢.

٢٤- امالى طوسى ١/٥٣٦/١١٦٢.

٢٥- تحف العقول ص ١٠٠.

٢٦- غررالحکم ٥/٣٩٥/٨٩٠٩.

٢٧- محجة البیضاء ٨/٥.

٢٨- بحارالانوار ٧٠/٣٨٤/٤٢.

٢٩- نهج الفصاحه ح ٢٨٣٦.

٣٠- کافى ٨/٢٤١/٣٣٠.

٣١- کافى ٢/٦١٠/١.

٣٢- کنزالعمال ١/٥٣١/٢٣٧٥.

٣٣- کنزالعمال ٢/٢٩١/٤٠٣٣.

٣٤- جامع الاخبار ص ٤١.

٣٥- بحارالانوار ٧٧/١١٦/٨.

٣٦- وسائل الشیعه ٦/١٨٣/٧٦٨٣.

٣٧- نهج البلاغه خطبه ١٥٥.

٣٨- نهج البلاغه خطبه ١٥٧.

٣٩- نهج البلاغه خطبه ١٨.

٤٠- محاسن ١/٣٤١/٧٠٢.

٤١- المناقب لابن شهر آشوب ١/١٠٧.

٤٢- نهج البلاغه خطبه ١٠٨.

٤٣- الطبقات الکبرى ١/٣٠٦.

٤٤- بحارالانوار ١٦/١٥٢/٤.

٤٥- بحارالانوار ١٦/١٩٠/٢٧.

٤٦- الطبقات الکبرى ١/٣٦٥.

٤٧- المناقب لابن شهر آشوب ١/١٢٧.

٤٨- الطبقات الکبرى ١/١٢١.

٤٩- البقات الکبرى ١/٣٧٨.

٥٠- المناقب لابن شهر آشوب ١/١٢٧.


٦ - ائمه

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتى اءهل بیتى ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا:(٥١)

من دو چیز ارزشمند در میان شما مى گذارم ؛ کتاب خدا، و عترت و اهل بیتم ، اگر به آنها چنگ بزنید هرگز گمراه نمى شوید.

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

انما مثل اءهل بیتى فیکم کمثل سفینة نوحعلیه‌السلام من دخلها نجا ومن تخلف عنها غرق ؛(٥٢)

مثل اهل بیت من مانند کشتى نوح است که هر کس داخل آن شد، نجات یافت و هر کس رهایش کرد، غرق گردید.

(٣)امام رضاعلیه‌السلام :

الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا؛(٥٣)

مردم اگر از زیبایى هاى سخنان ما آگاه مى شدند، از ما پیروى مى کردند.

(٤)امام باقرعلیه‌السلام :

من اءصبح یجد برد حبنا على قلبه فلیحمد الله على بادى النعم قیل وما بادى النعم ؟ قال : طیب المولد؛(٥٤)

هر کس صبح کند و خنکاى محبت ما را در قلب خود بیابد، باید خدا را براى نخستین نعمت سپاس گوید، گفته شد نخستین نعمت چیست ؟ فرمودند: حلال زادگى

(٥)امام صادقعلیه‌السلام :

انا ناءمر صبیاننا بتسبیح فاطمةعلیها‌السلام کما ناءمرهم بالصلاة فالزمه فانه لم یلزمه عبد فشقى ؛(٥٥)

ما همان گونه که فرزندان خود را به نماز وامى داریم به تسبیح فاطمهعلیها‌السلام وادار مى سازیم پس به آن پایبند باش که هر کس به آن پایبند شود، بدبخت نخواهد شد.

(٦)امام حسینعلیه‌السلام :

من زارنى بعد موتى زرته یوم القیامة ولولم یکن الا فى النار لاخرجته ؛(٥٦)

هر کس مرا پس از مرگ زیارت کند، در قیامت به دیدارش مى روم و حتى اگر در دوزخ باشد او را بیرون مى آورم

(٧)امام صادقعلیه‌السلام :

لیس منا و لا کرامة من کان فى مصر فیه مائة اءلف اءو یزیدون و کان فى ذلک المصر اءحد اورع منه ؛(٥٧)

از ما نیست و کرامتى ندارد کسى که در شهر صد هزار نفرى یا بیشتر باشد و در آن شهر کسى پرهیزکارتر از او وجود داشته باشد.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

المهدى من ولدى تکون له غیبة اذا ظهر یملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت جورا وظلما؛(٥٨)

مهدى فرزند من است او غیبت خواهد داشت و زمانى که ظهور مى کند زمین را پس از یک دوران ظلم و ستم ، سراسر عدل و داد خواهد نمود.

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله خلقنى و خلق علیا وفاطمة والحسن والحسین والائمة من نور واحد؛(٥٩)

خداوند، من و على و فاطمه و حسن و حسین و امامان را از یک نور آفریده است

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ستدفن بضعة منى بخراسان ما زارها مکروب الا نفس الله عزوجل کربه و لا مذنب الا غفر الله له ذنوبه ؛(٦٠)

دیرى نخواهد گذشت که پاره اى از تن من در سرزمین خراسان به خاک سپرده خواهد شد هر آدم گرفتار و یا گناهکارى که او را زیارت کند خداوند متعال گرفتارى او را برطرف و گناهان او را خواهد بخشید.


٧ - نماز

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لا تزال امتى بخیر ما تحابوا واقاموا الصلاة و آتوا الزکاة وقروا الضیف ...؛(٦١)

امتم همواره در خیر و خوبى اند تا وقتى که یکدیگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زکات بدهند و میهمان را گرامى بدارند...

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الصلاة مفتاح کل خیر؛(٦٢)

نماز کلید همه خوبى هاست

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اول الوقت رضوان الله ووسط الوقت رحمة الله و آخر الوقت عفو الله ؛(٦٣)

نماز در اول وقت خشنودى خداوند، میان وقت رحمت خداوند و پایان وقت عفو خداوند است

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ایها الناس ان المصلى اذا صلى فانه یناجى ربه تبارک وتعالى فلیعلم بما یناجیه ؛(٦٤)

اى مردم همانا نمازگزار هنگام نماز با پروردگار بزرگ و بلند مرتبه اش ‍ مناجات مى کند، پس باید بداند چه مى گوید.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

لو یعلم المصلى ما یغشاه من الرحمة لما رفع راءسه من السجود؛(٦٥)

اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت

(٦)

امام علىعلیه‌السلام :

انظر فیما تصلى وعلى ما تصلى ان لم یکن من وجهه وحله فلا قبول ؛(٦٦)

بنگر در چه (لباسى) و بر چه (چیزى) نماز مى گزارى ، اگر از راه صحیح و حلالش نباشد، قبول نخواهد بود.

(٧)امام صادقعلیه‌السلام :

من قبل الله منه صلاة واحدة لم یعذبه و من قبل حسنه لم یعذبه ؛(٦٧)

خداوند از هر کس یک نماز و یا یک کار نیک را قبول کند؛ عذابش ‍ نمى نماید.

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

تسبیح فاطمةعلیها‌السلام فى کل یوم فى دبر کل صلاة احب الى من صلاة الف رکعة فى کل یوم ؛(٦٨)

تسبیحات فاطمه زهراعلیها‌السلام در هر روز پس از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در روز است

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

سجدة الشکر واجبة على کل مسلم تتم بها صلاتک وترضى بها ربک وتعجب الملائکة منک ...؛(٦٩)

سجده شکر بر هر مسلمانى واجب است ، با آن نمازت را کامل و پروردگارت را خشنود مى سازى و فرشتگان را به شگفتى مى آورى

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

یعرف من یصف الحق بثلاث خصال : ینظر الى اصحابه من هم ؟ والى صلاته کیف هى ؟ وفى اى وقت یصلیها؟؛(٧٠)

کسى که از حق دم مى زند با سه ویژگى شناخته مى شود: ببینید دوستانش ‍ چه کسانى هستند؟ نمازش چگونه است ؟ و در چه وقت آن را مى خواند؟


٨ - روزه

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان للجنة بابا یدعى الریان لایدخل منه الا الصائمون ؛(٧١)

بهشت را درى است که ریان نامیده مى شود از آن در، جز روزه داران وارد نشوند.

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

صوموا تصحوا؛(٧٢)

روزه بگیرید تا تندرست باشید.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من اشبع صائما سقاه الله من حوضى شربة لایظماء بعدها؛(٧٣)

هر کس روزه دارى را سیر نماید، خداوند از حوض (کوثر) من شربتى نصیب او خواهد کرد که پس از آن هرگز تشنه نشود.

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اللهم لک صمنا وعلى رزقک افطرنا فتقبله منا ذهب الظماء وابتلت العروق وبقى الاجر؛(٧٤)

بار خدایا براى تو روزه گرفتیم و با روزى تو افطار مى کنیم پس آن را از ما بپذیر، تشنگى رفت و رگها شاداب شد و پاداش ماند.

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقا على الله ان یطعمه من طعام الجنة و یسقیه من شرابها؛(٧٥)

هر کس روزه ، او را از خوردن غذایى که اشتهاى او را دارد، باز دارد، بر خداست که او را از غذاى بهشت سیرش کند و از نوشیدنى بهشت به او بنوشاند.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

لیس الصوم الامساک عن الماءکل والمشرب ، الصوم الامساک عن کل مایکرهه الله سبحانه ؛(٧٦)

روزه امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه ، خوددارى از تمامى چیزهایى است که خداوند سبحان آنها را بد مى داند.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

نوم الصائم عبادة وصمته تسبیح ودعاؤ ه مستجاب وعمله مضاعف ان للصائم عند افطار عند افطاره دعوة لاترد؛(٧٧)

خواب روزه دار عبادت ، سکوت او تسبیح ، دعایش پذیرفته و عملش دو چندان است دعاى روزه دار به هنگام افطار از درگاه خدا رد نمى شود.

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

اما العلة فى الصیام لیستوى به الغنى والفقیر وذلک لان الغنى لم یکن لیجد مس الجوع فیرحم الفقیر لان الغنى کلما اراد شیئا قدر علیه ...؛(٧٨)

علت روزه گرفتن آن است که به سبب آن ثروتمند و فقیر برابر شوند زیرا ثروتمند گرسنگى را احساس نکرده تا به فقیر رحم کند چرا که ثروتمند هر گاه چیزى بخواهد مى تواند فراهم کند...

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

الصوم جنة من آفات الدنیا وحجاب من عذاب الاخرة ؛(٧٩)

روزه سپرى است از آفت هاى دنیا و پرده اى است از عذاب آخرت

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

الصوم فوه لایتکلم الا بالخیر؛(٨٠)

روزه دارى (در حکم) دهانى است که جز به خیر سخن نگوید.


٩ - امر به معروف

(١)امام علىعلیه‌السلام :

و ما اءعمال البر کلها والجهاد فى سبیل الله عند الامر بالمعروف والنهى عن المنکر الا کنفثة فى بحر لجى ؛(٨١)

همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطره اى است در دریاى عمیق

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

ان الامر بالمعروف والنهى عن المنکر لا یقربان من اءجل و لا ینقصان من رزق ، لکن یضاعفان الثواب ویعظمان الاجر واءفضل منهما کلمة عدل عند امام جائر؛(٨٢)

امر به معروف و نهى از منکر نه اجلى را نزدیک مى کنند و نه روزى را کم مى نمایند، بلکه ثواب را دو چندان و پاداش را بزرگ مى سازند و برتر از امر به معروف و نهى از منکر سخن عادلانه است نزد حاکمى ستمگر.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اذا لم یاءمروا بمعروف ولم ینهوا عن منکر ولم یتبعوا الاخیار من اءهل بیتى ، سلط الله علیهم شرارهم ، فیدعوا عند ذلک خیارهم فلا تستجاب لهم ؛(٨٣)

هر گاه (مردم) امر به معروف و نهى از منکر نکنند، و از نیکان خاندان من پیروى ننمایند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلط گرداند و نیکانشان دعا کنند اما دعایشان مستجاب نشود.

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لا یاءمر بالمعروف و لا ینهى عن المنکر الا من کان فیه ثلاث خصال : رفیق بما یاءمر به رفیق فیما ینهى عنه ، عدل فیما یاءمر به عدل فیما ینهى عنه ، عالم بما یاءمر به عالم بما ینهى عنه ؛(٨٤)

امر به معروف و نهى از منکر نکند مگر کسى که سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مداراکند، در امر و نهى خود میانه روى نماید و به آنچه امر و نهى مى کند، دانا باشد.

(٥)

امام علىعلیه‌السلام :

من اءمر بالمعروف شد ظهر المؤ من ومن نهى عن المنکر اءرغم اءنف المنافق واءمن کیده ؛(٨٥)

هر کس امر به معروف کند به مومن نیرو مى بخشد و هر کس نهى از منکر نماید بینى منافق را به خاک مالیده و از مکر او در امان مى ماند.

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لا یزال الناس بخیر ما اءمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و تعاونوا على البر والتقواى فاذا لم یفعلوا ذلک نزعت منهم البر کات ، وسلط بعضهم على بعض ، ولم یکن لهم ناصر فى الارض و لا فى السماء؛(٨٦)

تا زمانى که مردم امر به معروف و نهى از منکر نمایند و در کارهاى نیک و تقوا به یارى یکدیگر بشتابند در خیر و سعادت خواهند بود، اما اگر چنین نکنند، برکت ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه دیگر سلطه پیدا کنند و نه در زمین یاورى دارند و نه در آسمان

(٧)امام باقرعلیه‌السلام :

اءوحى الله تعالى الى شعیب النبى انى معذب من قومک مائة اءلف : اءربعین اءلفا من شرارهم وستین اءلفا من خیارهم فقال : یارب هولاء الاشرار فما بال الاخیار؟! فاوحى الله عزوجل الیه : داهنوا اءهل المعاصى فلم یغضبوا لغضبى ؛(٨٧)

خداى تعالى به شعیب پیامبر وحى فرمود که : من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد: چهل هزار نفر بدکار را، و شصت هزار نفر از نیکانشان را. شعیب عرض کرد: پروردگارا! بدکاران سزاوارند اما نیکان چرا؟ خداى عزوجل به او وحى فرمود که : آنان با گنهکاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من راءى منکم منکرا فلیغیره بیده ، فان لم یستطع فبلسانه ، فان لم یستطع فبقلبه وذلک اءضعف الایمان ؛(٨٨)

هر کس از شما منکرى ببیند باید با دست و اگر نتوانست با زبانش و اگر نتوانست با قلبش آن را تغییر دهد، که پائین ترین درجه ایمان همین (تغییر قلبى) است

(٩)امام باقرعلیه‌السلام :

ان الامر بالمعروف والنهى عن المنکر سبیل الانبیاء، ومنهاج الصلحاء، فریضة عظیمة بها تقام الفرائض ، و تاءمن المذاهب ، و تحل المکاسب ، وترد المظالم ، و تعمر الارض ، وینصف من الاعداء، ویستقیم الامر؛(٨٩)

امر به معروف و نهى از منکر راه و روش پیامبران و شیوه صالحان است و فریضه بزرگى است که دیگر فرایض به واسطه آن بر پا مى شود، راه ها امن مى گردد و درآمدها حلال مى شود و حقوق پایمال شده به صاحبانش بر مى گردد، زمین آباد مى شود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مى شود و کارها سامان مى پذیرد.

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من اءمر بالمعروف ونهى عن المنکر فهو خلیفة الله فى الارض وخلیفة رسوله ؛(٩٠)

هر کس امر به معروف و نهى از منکر نماید، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست


١٠ - جهاد

(١)

امام علىعلیه‌السلام :

ان الجهاد باب من اءبواب الجنته فتحه الله لخاصة اءولیائه وهو لباس ‍ التقوى ودرع الله الحصینة وجنته الوثیقة ؛(٩١)

براستى که جهاد یکى از درهاى بهشت است که خداوند آن را براى اولیاى خاص خود گشوده است جهاد جامعه تقوا و زره استوار خداوند و سپر محکم است

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

ان الله فرض الجهاد وعظمه وجعله نصره وناصره والله ما صلحت دنیا ولادین الا به ؛(٩٢)

در حقیقت خداوند جهاد را واجب گردانید و آن را بزرگداشت و مایه پیروزى و یاور قرارش داد. به خدا سوگند که کار دنیا و دین جز با جهاد درست نمى شود.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

ان الله کتب القتل على قوم والموت على آخرین وکل آتیه منیته کما کتب الله له فطوبى للمجاهدین فى سبیله والمقتولین فى طاعته ؛(٩٣)

براستى که خداوند براى گروهى کشته شدن را مقرر فرمود و براى دیگران مردن را. هر گروهى با همان سرنوشتى که خداوند مقرر کرده است مى رسد. پس ، خوشا به سعادت مجاهدان در راه خدا و کشته شدگان در راه اطاعت او.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

جاهدوا فى سبیل الله باءیدیکم فان لم تقدروا فجاهدوا باءلسنتکم فان لم تقدروا فجاهدوا بقلوبکم ؛(٩٤)

در راه خدا با دستهاى خود جهاد کنید، اگر نتوانستید با زبانهاى خود و اگر باز هم نتوانستید با قلب خود جهاد کنید.

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

حرس لیلة فى سبیل الله عزوجل اءفضل من اءلف لیلة یقام لیلها و یصام نهارها؛(٩٥)

یک شب نگهبانى در راه خدا برتر است از هزار شبانه روز که شبهایش به عبادت و روزهایش به روزه دارى سپرى شود.

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءفضل الجهاد من اءصبح لایهم بظلم اءحد؛(٩٦)

برترین جهاد آن است که انسان روز خود را آغاز کند در حالى که در اندیشه ستم کردن به احدى نباشد.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

جهاد المراءة حسن التبعل ؛(٩٧)

جهاد زن خوب شوهردارى کردن است

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

جاهد شهوتک وغالب غضبک وخالف سوء عادتک ، تزک نفسک ، ویکمل عقلک و تستکمل ثواب ربک ؛(٩٨)

با هوا و هوس خود جهاد کن ، برخشمت مسلط شو و باعادتهاى بد خود مخالفت کن تا نفست پاکیزه شود، عقلت به کمال برسد و از پاداش ‍ پروردگارت بهره کامل ببرى

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

علیکم بالجد والاجتهاد و التاءهب والاستعداد والتزود فى منزل الزاد ولاتغرنکم الحیاة الدنیا کما غزت من کان قبلکم من الامم الماضیة والقرون الخالیة ؛(٩٩)

بر شما باد تلاش و سختکوشى و مهیا شدن و آماده گشتن و توشه برداشتن از سراى توشه (دنیا). مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد چنان که ملتهاى گذشته و اقوام پیشین را فریفت

(١٠)امام باقرعلیه‌السلام :

لما قال له رجل ضعیف العمل قلیل الصلاة قلیل الصوم ولکن اءرجو اءن لا آکل الا حلالا و لا اءنکح الا حلالا: واءى جهاد اءفضل من عفة بطن وفرج ؟!؛(١٠٠)

در پاسخ کسى که عرض کرد: من در عمل ناتوانم و نماز و روزه کم به جاى مى آورم اما سعى مى کنم جز حلال نخورم و جز با حلال نزدیکى نکنم فرمودند: چه جهادى برتر از پاک نگهداشتن داشتن شکم و شرمگاه ؟!.


١١ - توکل

(١)امام علىعلیه‌السلام :

التوکل على الله نجاة من کل سوء وحرز من کل عدو؛(١٠١)

توکل بر خداوند، مایه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

من توکل على الله ذلت له الصعاب وتسهلت علیه الاسباب ؛(١٠٢)

هر کس به خدا توکل کند، دشوارى ها براى او آسان مى شود و اسباب برایش فراهم مى گردد.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من توکل على الله کفاه مؤ نته ورزقه من حیث لا یحتسب ؛(١٠٣)

هر کس به خدا توکل کند، خداوند هزینه او را کفایت مى کند و از جایى که گمان نمى برد به او روزى مى دهد.

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

ان الغنى والعز یجولان فاذا ظفرا بموضع التوکل اءو طنا؛(١٠٤)

بى نیازى و عزت به هر طرف مى گردند و چون به جایگاه توکل دست یافتند در آنجا قرار مى گیرند.

(٥)امام باقرعلیه‌السلام :

من توکل على الله لایغلب ومن اعتصم بالله لایهزم ؛(١٠٥)

هر کس به خدا توکل کند، مغلوب نشود و هر کس به خدا توسل جوید، شکست نخورد.

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

التوکل بعد الکیس مؤ عظة ؛(١٠٦)

توکل کردن (به خدا) بعد از به کار بردن عقل ، خود موعظه است

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الطیرة شرک ومامنا الا ولکن الله یذهبه بالتوکل ؛(١٠٧)

فال بد زدن شرک است و هیچ کس از ما نیست مگر این که به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، اما خداوند با توکل به او آن را از بین مى برد.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

راءى رسول اللهصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قوما لا یزرعون قال : ما اءنتم ؟ قالوا: نحن المتوکلون ، قال : لا، بل اءنتم المتکلون ؛(١٠٨)

رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم گروهى را که کشت و کار نمى کردند، دیدند و فرمودند: شما چه کاره اید؟ عرض کردند ما توکل کننده گانیم فرمودند: نه ، شما سربارید.

(٩)امام کاظمعلیه‌السلام :

لما سئل عن قوله تعالى : (ومن یتوکل على الله فهو حسبه) -: التوکل على الله درجات ، منها اءن تتوکل على الله فى امورک کلها فما فعل بک کنت عنه راضیا تعلم اءنه لایاءلوک خیرا وفضلا وتعلم اءن الحکم فى ذلک له فتوکل على الله بتفویض ذلک الیه وثق به فیها وفى غیرها؛(١٠٩)

در پاسخ به سوال از آیه «و هر کس به خدا توکل کند او براى وى بس ‍ است» توکل کردن بر خدا درجاتى دارد: یکى از آنها این است که در تمام کارهایت به خدا توکل کنى و هر چه با تو کرد از او خشنود باشى و بدانى که او نسبت به تو از هیچ خیر و تفضلى کوتاهى نمى کند و بدانى که در این باره حکم ، حکم اوست ، پس با واگذارى کارهایت به خدا بر او توکل کن و در آن کارها و دیگر کارها به او اعتماد داشته باش

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یقول الله عزوجل ما من مخلوق یعتصم دونى الا قطعت اءسباب السماوات واءسباب الارض من دونه فان ساءلنى لم اعطه وان دعانى لم اجبه ؛(١١٠ )

خداوند عزوجل مى فرماید: هیچ مخلوقى نیست که به غیر من پناه ببرد، مگر اینکه دستش را از اسباب و ریسمانهاى آسمانها و زمین کوتاه کنم ، پس اگر از من بخواهد عطایش نکنم و اگر مرا بخواند جوابش ‍ ندهم


١٢ - دعا

(١)امام صادقعلیه‌السلام :

علیکم بالدعاء، فانکم لاتقربون الى الله بمثله ، و لا تترکوا صغیرة لصغیرها اءن تدعوابها، ان صاحب الصغار هو صاحب الکبار؛(١١١)

شما را سفارش مى کنم به دعا کردن ، زیرا با هیچ چیز به مانند دعا به خدا نزدیک نمى شوید. و دعا کردن براى هیچ امر کوچکى را، به خاطر کوچک بودنش رها نکنید، زیرا حاجتهاى کوچک نیز به دست همان کسى است که حاجتهاى بزرگ به دست اوست

(٢)امام حسن مجتبىعلیه‌السلام :

انا الضامن لمن لم یهجس فى قلبه الا الرضا اءن یدعو الله فیستجاب له ؛(١١٢)

کسى که در دلش هوایى جز خشنودى خدا خطور نکند، من ضمانت مى کنم که خداوند دعایش را مستجاب کند.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من سره ان یستجیب الله له عند الشدائد والکرب فلیکثر الدعاء فى الرخاء؛(١١٣)

هر کس دوست دارد خداوند هنگام سختى ها و گرفتارى ها دعاى او را اجابت کند، در هنگام آسایش ، دعا بسیار کند.

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لیس شى ء اءسرع اجابة من دعوة غائب لغائب ؛(١١٤)

هیچ دعایى زودتر از دعایى که انسان در غیاب کسى مى کند، مستجاب نمى شود.

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اغتنموا الدعاء عند الرقة فانها رحمة ؛(١١٥)

دعا کردن را در هنگام رقت قلب غنیمت شمرید، که رقت قلب ، رحمت است

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

اذا اراد اءحدکم اءن یستجاب له فلیطیب کسبه ولیخرج من مظالم الناس ، و ان الله لا یرفع الیه دعاء عبد وفى بطنه حرام اءو عنده مظلمة لاحد من خلقه ؛(١١٦)

هر کس بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کسب خود را حلال کند و حق مردم را بپردازد. دعاى هیچ بنده اى که مال حرام در شکمش باشد یا حق کسى بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمى رود.

(٧)امام صادقعلیه‌السلام :

ان العبد لیدعو فیقول الله عزوجل للملکین : قد استجبت له ولکن احبسوه بحاجته ، فانى احب اءن اءسمع صوته وان العبد لیدعو فیقول الله تبارک و تعالى : عجلوا له حاجته فانى ابغض صوته ؛(١١٧)

هر آینه بنده دعا مى کند و خداوند عزوجل به دو فرشته مى فرماید: من دعاى او را مستجاب کردم اما حاجتش را نگهدارید، زیرا دوست دارم صداى او را بشنوم و همانا بنده دعا مى کند و خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: زود خواسته اش را برآورید که من خوش ندارم صداى او را بشنوم

(٨)امام سجادعلیه‌السلام :

من لم یرج الناس فى شى ء ورد اءمره الى الله عزوجل فى جمع اموره استجاب الله عزوجل له فى کل شى ء؛(١١٨)

هر کس در هیچ کارى به مردم امید نبندد و همه کارهاى خود را به خداى عزوجل واگذارد، خداوند هر خواسته اى که او داشته باشد اجابت کند.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

ربما ساءلت الشى ء فلا توتاه واوتیت خیرا منه عاجلا اءو آجلا اءو صرف عنک لما هو خیر لک ، فلرب اءمر طلبته فیه هلاک دینک لو اوتیته ، فاتکن مساءلتک فیما یبقى لک جماله وینفى عنک وباله ؛(١١٩)

___________________

پاورقى ها ٥١- غایة المرام ١/١١٥.

٥٢- امالى طوسى ٣٤٩/٧٢١.

٥٣- بحارالانوار ٢/٣٠/١٣.

٥٤- امالى صدوق ١/٥٦٢/٧٥٥.

٥٥- کافى ٣/٣٤٣/١٣.

٥٦- المنتخب للطریحى ص ٧٠.

٥٧- کافى ٢/٧٨/١٠.

٥٨- منتخب الاثر ١/٢٤٩/٨.

٥٩- جامع الاخبار ص ٤٦.

٦٠- من لا یحضره الفقیه ٢/٥٨٣/٣١٨٧.

٦١- امالى طوسى ٦٤٧/١٣٤٠.

٦٢- الفردوس ٢/٤٠٤/٣٧٩٦.

٦٣- سنن الدار قطنى ١/٢٠١/٩٧٤.

٦٤- مسند ابن حنبل ٢/١٢٩.

٦٥- غررالحکم ٥/١١٦/٧٥٩٢.

٦٦- تحف العقول ص ١٧٤.

٦٧- کافى ٣/٢٦٦/١١.

٦٨- کافى ٣/٣٤٣/١٥.

٦٩- التهذیب ٢/١١٠/١٨٣.

٧٠- محاسن ١/٣٩٦/٨٨٥.

٧١- معانى الاخبار ص ٤٠٩.

٧٢- نهج الفصاحه ح ١٨٥٤.

٧٣- دعائم الاسلام ١/٢٦٩.

٧٤- کافى ٤/٩٥/١.

٧٥- بحارالانوار ٤٠/٣٣١/١٣.

٧٦- شرح نهج البلاغه ٢٠/٢٩٩/٤١٧.

٧٧- الدعوات للراوندى ص ٢٧.

٧٨- بحارالانوار ٩٦/٣٧١/٥٣.

٧٩- مستدرک الوسائل ٧/٣٦٩/٨٤١.

٨٠- بحارالانوار ٩٦/٣٢٥/١٥.

٨١- نهج البلاغه حکمت ٣٧٤.

٨٢- غررالحکم ٢/٦١١/٣٦٤٨.

٨٣- امالى صدوق ص ٢٥٤.

٨٤- بحارالانوار ١٠٠/٨٧/٦٤.

٨٥- کافى ٢/٥٠/١.

٨٦- تهذیب الاحکام ٦/١٨١/٢٢.

٨٧- کافى ٥/٥٦/١.

٨٨- نهج الفصاحه ح ٣٠١٠.

٨٩- کافى ٥/٥٦/١.

٩٠- مستدرک الوسایل ١٢/١٧٩/١٣٨١٧.

٩١- نهج البلاغه خطبه ٢٧.

٩٢- وسائل الشیعه ١١/٩/١٥.

٩٣- شرح نهج البلاغه ٣/١٨٤.

٩٤- بحارالانوار ١٠٠/٤٩/٢٣.

٩٥- کنزالعمال ٤/٣٢٦/١٠٧٣٠.

٩٦- محاسن ١/٢٩٢/١٤٤٩.

٩٧- خصال ص ٦٢٠.

٩٨- غررالحکم ٣/٣٦٥/٤٧٦٠.

٩٩- نهج البلاغه خطبه ٢٣٠.

١٠٠- محاسن ١/٢٩٢/٤٤٨.

١٠١- بحارالانوار ٧٨/٧٩/٥٦.

١٠٢- غررالحکم ٥/٤٢٥/٩٠٢٨.

١٠٣- کنزالعمال ٣/١٠٣/٥٦٩٣.

١٠٤- کافى ٢/٦٥/٣.

١٠٥- جامع الاخبار ص ٣٢٢.

١٠٦- کنزالعمال ٣/١٠٣/٥٦٩٦.

١٠٧- سنن ابن ماجه ٢/١١٧٠/٣٥٣٨.

١٠٨- مستدرک الوسائل ١١/٢١٧/١٢٧٨٩.

١٠٩- کافى ٢/٦٥/٥.

١١٠- امالى طوسى ٥٨٥/١٢١٠.

١١١- کافى ٢/٤٦٧/٦.

١١٢- کافى ٢/٦٢/١١.

١١٣- نهج الفصاحه ح ٣٠٢٣.

١١٤- بحارالانوار ٩٣/٣٥٩/١٧.

١١٥- بحارالانوار ٩٣/٣٤٧/١٤.

١١٦- بحارالانوار ٩٣/٣٢١/٣١.

١١٧- کافى ٢/٤٨٩/٣.

١١٨- کافى ٢/١٤٨/٣.

١١٩- نهج البلاغه نامه ٣١.

 

گاه چیزى را (از خدا) مى خواهى اما به تو داده نمى شود و دیر یا زود بهتر است از آن به تو داده مى شود، یا به خاطر آنچه خیر و مصلحت تو در آن است از بر آورده شدن خواسته ات دریغ مى شود، زیرابسا خواسته اى که اگر برآورده شود به نابودى و تباهى دین تو مى انجامد، پس ، چیزى بخواه که زیبایى و نیکیش برایت مى ماند و پیامد سوئى ندارد.

 

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من اءراد تستجاب دعوته واءن تکشف کربته فلیفرج عن معسر؛(١٢٠)

هر کس مى خواهد دعایش مستجاب شود و غمش از بین برود باید گره از کار گرفتارى باز کند.


١٣ - شکر

(١)امام صادقعلیه‌السلام :

لو کان عند الله عبادة تعبد بها عباده المخلصون اءفضل من الشکر على کل حال لاطلق لفظه فیهم من جمیع الخلق بها فلما لم یکن اءفضل منها خصها من بین العبادات وخص اءربابها، فقال تعالى (وقلیل من عبادى الشکور)؛(١٢١)

اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شکر گزارى در همه حال بود که بندگان مخلص با آن عبادتش کنند، هر آینه آن کلمه را درباره خلقش به کار مى برد، اما چون عبادتى بهتر از آن نبود از میان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ویژه گردانید و فرمود: «واندکى از بندگان من سپاس گزارند»

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الطاعم الشاکر له من الاجر کاءجر الصائم المحتسب ، والمعافى الشاکر له من الاجر کاءجر المبتلى الصابر، والمعطى الشاکر له من الاجر کاءجر المحروم القانع ؛(١٢٢)

سیر سپاسگذار اجرش همانند روزه دارى است اگر براى خدا روزه مى گیرد، تندرست سپاسگزار همانند آن اجرى را دارد که بیمار شکیبا و بخشنده سپاسگزار همان اجر را دارد که تنگدست قانع

(٣)امام حسینعلیه‌السلام :

شکرک لنعمة سالفة یقتضى نعمة آنفة ؛(١٢٣)

شکر تو بر نعمت گذشته ، زمینه ساز نعمت آینده است

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

اءکثر اءن تنظر الى من فضلت علیه ، فان ذلک من اءبوابک الشکر؛(١٢٤)

به کسى که به او برترى داده شده اى بسیار بنگر، زیرا این کار یکى از انگیزه هاى شکر گزارى است

(٥)امام صادقعلیه‌السلام :

ما من عبد اءنعم الله علیه فعرف اءنها من عند الله الا غفر الله له قبل اءن یحمده ؛(١٢٥)

هیچ بنده اى نیست که خداوند به او نعمتى دهد و او آن را از جانب خدا بداند مگر آن که ، پیش از سپاسگویى او، خداوند بیامرزدش

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

اءدنى الشکر رویة النعمة من الله من غیر علة یتعلق القلب بها دون الله عزوجل والرضا بما اعطى والا تعصیه بنعمته و تخالفه بشى ء من اءمره ونهیه بسبب نعمته ؛(١٢٦)

کم ترین سپاسگزارى ، این است که انسان نعمت را (مستقیما) از خدا بداند و جز او علتى براى او نداند و نیز به آنچه خداوند عطایش کرده ، خرسند باشد و با نعمت او مرتکب گناه وى نشود و نعمت خدا را وسیله مخالفت با امر و نهى او قرار ندهد.

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله لیرضى عن العبد اءن یاءکل الاکلة فیحمده علیها اءو یشرب الشربة فیحمده علیها؛(١٢٧)

خداوند از بنده اى که پس از خوردن لقمه اى غذا و یا آشامیدن جرعه اى او را سپاس مى گوید، خشنود مى گردد.

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

اءوحى الله تعالى الى موسىعلیه‌السلام یا موسى اشکرنى حق شکرى فقال : یا رب و کیف اءشکرک حق شکرک ، ولیس من شکر اءشکرک به الا واءنت انعمت به على ؟! فقال : یا موسى الان شکرتنى حین علمت اءن ذلک منى ؛(١٢٨)

خداى تعالى به موسىعلیه‌السلام وحى فرمود که : اى موسى مرا چنان که باید شکر کن موسى عرض کرد: پروردگارا چگونه تو را چنان که باید شکر گویم حال آن که هر شکرى که تو را مى گویم خود نعمتى است که تو به من ارزانى داشته اى ؟ فرمود: اى موسى حال که دانستى توفیق آن شکر را هم من به تو داده ام ، شکر مرا ادا کرده اى

(٩)اما رضاعلیه‌السلام :

اعلموا اءنکم لا تشکرون الله تعالى بشى ء بعد ایمان بالله وبعد الاعتراف بحقوق اءولیاء الله من آل محمد رسول اللهصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اءحب الیه من معاونتکم لاخوانکم المومنین على دنیاهم ؛(١٢٩)

بدانید که بعد از ایمان به خدا و بعد از اعتراف به حقوق اولیاء الله از آل محمد پیامبر خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هیچ شکرى نزد خدا خوشایندتر از این نیست که برادران مومن خود را در امور دنیایشان یارى رسانید.

(١٠)امام جوادعلیه‌السلام :

نعمة لاتشکر کسیئة لاتغفر؛(١٣٠)

نعمتى که سپاسگزارى نشود مانند گناهى است که آمرزیده نشود.


١٤ - تقوا

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من رزق تقى فقد رزق خیر الدنیا والاخرة ؛(١٣١)

هر کس تقوا روزى اش شود، خیر دنیا و آخرت روزى او شده است

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

ان التقوى منتهى رضى الله من عباده وحاجته من خلقه فاتقوا الله الذى ان اسررتم علمه وان اعلنتم کتبه ؛(١٣٢)

نهایت خشنودى خداوند از بندگانش و خواسته او از آفریدگانش ‍ تقواست ، پس تقوا از خداوندى بکنید که اگر پنهان کنید مى داند و اگر آشکار سازید مى نویسد.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

لو ان السماوات والارض کانتا على عبد رتقا ثم اتقى الله لجعل الله له منها مخرجا ورزقه من حیث لا یحتسب ؛(١٣٣)

اگر آسمان ها و زمین راه را بر بنده اى ببندند و او تقواى الهى پیشه کند، خداوند حتما راه گشایشى براى او فراهم خواهد کرد و از جایى که گمان ندارد روزى اش خواهد داد.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

ان لاهل التقوى علامات یعرفون بها: صدق الحدیث واداء الامانة والوفاء بالعهد و...؛(١٣٤)

تقواپیشگان نشانه هایى دارند که با آن شناخته مى شوند: راستگویى ، امانتدارى ، وفاى به عهد و...

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

التقى سابق الى کل خیر؛(١٣٥)

تقواپیشه بر انجام هر کار خیرى سبقت مى گیرد.

(٦)امام باقرعلیه‌السلام :

ان الله عزوجل یقى بالتقوى عن العبد ما عزب عنه عقله ویجلى باتقوى عنه عماه وجهله ؛(١٣٦)

خداوند به وسیله تقوا بنده را حفظ مى کند از آنچه که عقلش به او نمى رسد و کور دلى و نادانى او را بر طرف مى سازد.

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اتقى الناس من قال الحق فیما له وعلیه ؛(١٣٧)

با تقواترین مردم ، کسى است که در آنچه به نفع یا ضرر اوست ، حق را بگوید.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

تمام التقوى ان تتعلم ما جهلت وتعمل بما علمت ؛(١٣٨)

تمام و کمال تقوا این است که آنچه را نمى دانى بیاموزى و بدانچه مى دانى عمل کنى

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

سئل الامام الصادقعلیه‌السلام عن قول الله عزوجل : (اتقوا الله حق تقاته) قال : یطاع فلا یعصى ویذکر فلا ینسى ویشکر فلا یکفر؛(١٣٩)

از امام صادقعلیه‌السلام در باره آیه (تقواى الهى داشته باشید آنگونه که حق تقواست) سئوال شد، فرمودند: از خدا فرمان مى برد و نافرمانى نمى کند، به یاد اوست و فراموشش نمى کند، شکرگزار اوست و کفران نمى کند.

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لا یکون الرجل من المتقین حتى یحاسب نفسه اشد من محاسبة الشریک لشریکه فیعلم من این مطعمه ومن این مشربه ومن این ملبسه امن حل ذلک امام على من حرام ؛(١٤٠)

انسان از تقواپیشگان نیست مگر آن که سخت تر از حسابرسى شریک از شریک ، از خود حساب بکشد و بداند خوردنى ، نوشیدنى و پوشیدنى اش ‍ از کجاست آیا از حلال است یا حرام ؟


١٥ - نیت

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

النیة الحسنة تدخل صاحبها الجنة ؛(١٤١)

نیت خوب صاحب خویش را به بهشت مى برد.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

وصول المرء الى کل ما یبتغیه من طیب عیشه واءمن سربه وسعه رزقه ، بحسن نیته وسعة خلقه ؛(١٤٢)

آدمى با نیت خوب و خوش اخلاقى به تمام آنچه در جستجوى آن است ، از زندگى خوش و امنیت محیط و وسعت روزى ، دست مى یابد.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

من حسنت نیته اءمده التوفیق ؛(١٤٣)

هر کس نیتش خوب باشد، توفیق یاریش خواهد نمود.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

حسن النیة من سلامة الطویة ؛(١٤٤)

نیت خوب ، برخاسته از سلامت درون است

(٥)امام سجادعلیه‌السلام :

اللهم وانته بنیتى الى اءحسن النیات وبعملى الى اءحسن الاعمال ، اللهم وفر بلطفک نیتى ؛(١٤٥)

خدایا... نیتم را به بهترین نیت ها و عملم را به بهترین اعمال برسان ، خدایا به لطف خود نیت مرا کامل گردان

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

اءبلغ ماتستدر به الرحمة اءن تضمر لجمیع الناس ‍ الرحمة ؛(١٤٦)

موثرترین وسیله جلب رحمت خدا این است که خیرخواه همه مردم باشى

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

قال الله تعالى : اذا هم عبدى بحسنه ولم یعملها کتبتهاله حسنة فان عملها کتبتها له عشر حسنات الى سبعمائة ضعف واذاهم بسیئة ولم یعملها لم اءکتبها علیه فان عملها کتبتها علیه سیئة واحدة ؛(١٤٧)

خداى والا مى فرماید: وقتى بنده من کار نیکى اراده کند و نکند آن را یک کار نیک براى وى ثبت کنم و اگر بکند ده کار نیک تا هفتصد برابر ثبت کنم و وقتى کار بدى اراده کند و نکند بر عهده او ثبت نکنم و اگر بکند یک کار بد بر عهده او ثبت کنم

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

اذا فسدت النیة وقعت البلیة ؛(١٤٨)

هر گاه نیت فاسد شود، بلا و گرفتارى پیش مى آید.

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

صاحب النیة الصادقة صاحب القلب السلیم ، لان سلامة القلب من هواجس المحذورات بتخلیص النیة لله فى الامور کلها؛(١٤٩)

کسى که نیت درست داشته باشد، دل سالم و پاک دارد، زیرا سالم داشتن دل از وسوسه هاى شیطانى به سبب خالص گردانیدن نیت در همه کارها براى خداوند است

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

واو اءن الناس حین تنزل بهم النقم وتزول عنهم النعم ، فزعوا الى ربهم بصدق من نیاتهم ووله من قلوبهم ، لرد علیهم کل شارد، واءصلح لهم کل فاسد؛(١٥٠)

اگر مردم به هنگامى که بلاها بر آنان فرود مى آمد و نعمت ها از دستشان مى رفت ، با نیت هاى خوب و دلى مشتاق به پروردگار خود پناه مى بردند، بى گمان هر از دست رفته اى به آنان باز مى گشت و هرفاسدى اصلاح مى شد.


١٦ - دانش

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

خیر الدنیا والاخرة مع العلم و شر الدنیا والاخرة مع الجهل ؛(١٥١)

خیر دنیا و آخرت با دانش است و شر دنیا و آخرت با نادانى

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءعلم الناس من جمع علم الناس الى علمه ؛(١٥٢)

داناترین مردم کسى است که دانش دیگران را به دانش خود بیفزاید.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

طلب العلم فریضة على کل مسلم اءلا ان الله یحب بغاة العلم ؛(١٥٣)

طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است خداوند جویندگان دانش را دوست دارد.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

کل وعاء یضیق بما جعل فیه الا وعاء العلم فانه یتسع به ؛(١٥٤)

فضاى هر ظرفى بر اثر محتواى خود تنگ مى شود مگر ظرف دانش که با تحصیل علوم ، فضاى آن بازتر مى گردد.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

زکاة العلم بذله لمستحقه واجهاد النفس فى العمل به ؛(١٥٥)

زکات دانش ، آموزش کسانى که شایسته آن اند و کوشش در عمل به آن است

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یا على وللعالم ثلاث علامات : صدق الکلم واحتناب الحرام واءن یتواضع للناس کلهم ؛(١٥٦)

یا على دانشمند سه نشانه دارد: راستگویى ، حرام گریزى و فروتنى در برابر همه مردم

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

خیر العلم مانفع ؛(١٥٧)

بهترین علم آن است که مفید باشد.

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

لاینبغى لمن لم یکن عالما اءن یعد سعیدا؛(١٥٨)

کسى که بهره اى از دانش ندارد معنا ندارد که دیگران او را سعادتمند بدانند.

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الناس رجلان : عالم و متعلم و لا خیر فیما سواهما؛(١٥٩)

مردم دو گروه اند: دانشمند و دانش اندوز و در غیر این دو، خیرى نیست

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

من تعلم العلم وعمل به وعلم لله دعى فى ملکوت السماوات عظیما فقیل : تعلم لله وعمل لله وعلم لله ؛(١٦٠)

هر کس براى خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش ‍ دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگى یاد شود و گویند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد.


١٧ - نادانى

(١)امام علىعلیه‌السلام :

اعظم المصائب الجهل ؛(١٦١)

بزرگ ترین مصیبت ها، نادانى است

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

لا یزکو مع الجهل مذهب ؛(١٦٢)

هیچ آیینى ، با نادانى رشد نمى کند.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

کم من عزیز اءذله جهله ؛(١٦٣)

چه بسیار عزیزى که ، نادانى اش او را خوار ساخت

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

العقل یهدى و ینجى ، والجهل یغوى ویردى ؛(١٦٤)

عقل راهنمایى مى کند و نجات مى دهد و نادانى گمراه مى کند و نابود مى گرداند.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

الجهل اءصل کل شر؛(١٦٥)

نادانى ریشه همه بدیهاست

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

العلم قاتل الجهل ؛(١٦٦)

دانش ، نابود کننده نادانى است

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الجاهل من عصى الله وان کان جمیل المنظر عظیم الخطر؛(١٦٧)

نادان کسى است که نافرمانى خدا کند، اگر چه زیبا چهره و داراى موقعیتى بزرگ باشد.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

قلب لیس فیه شى ء من الحکمة کبیت خرب فتعلموا وعلموا وتفقهوا ولا تموتوا جهالا فان الله لایعذر على الجهل ؛(١٦٨)

دلى که در آن حکمت نیست ، مانند خانه ویران است ، پس بیاموزید و تعلیم دهید، بفهمید و نادان نمیرید. براستى که خداوند بهانه اى را براى نادانى نمى پذیرد.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

لو لاخمس خصال لصار الناس کلهم صالحین : اءولها القناعة بالجهل ، الحرص على الدنیا، والشح بالفضل ، والریاء فى العمل والاعجاب بالراءى ؛(١٦٩)

اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزو صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى ، حرص به دنیا، بخل ورزى به زیادى ، ریا کارى در عمل ، و خود راءیى

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

ان الله لم یاءخذ على الجهال عهدا بطلب العلم حتى اءخذ على العلماء عهدا ببذل العلم للجهال ، لان العلم کان قبل الجهل ؛(١٧٠)

خداوند از نادانان پیمان نگرفته که بیاموزند، تا آنکه از عالمان پیمان گرفته که به نادانان بیاموزند، زیرا دانش ، پیش از نادانى بود.


١٨ - عقل

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یا على العقل ما اکتسبت به الجنة وطلب به رضى الرحمن ؛(١٧١)

یا على عقل چیزى است که با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى آید.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

اءعقل الناس اءبعدهم عن کل دنیة ؛(١٧٢)

عاقل ترین مردم کسى است که از همه پستى ها به دور باشد.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل ؛(١٧٣)

هر کس خود را تزکیه نکند، از عقل بهره نمى برد.

(٤)امام حسینعلیه‌السلام :

لا یکمل العقل الا باتباع الحق ؛(١٧٤)

عقل جز با پیروى از حق کامل نمى شود.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

اءفضل الناس عقلا اءحسنهم تقدیرا لمعاشه واءشدهم اهتماما باصلاح معاده ؛(١٧٥)

عاقل ترین مردم کسى است که در امور زندگیش بهتر برنامه ریزى کند و در اصلاح آخرتش بیشتر همت نماید.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

زکوة العقل احتمال الجهال ؛(١٧٦)

زکات عقل تحمل نادان است

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

ردع النفس عن زخارف الدنیا ثمرة العقل ؛(١٧٧)

دورى از تجملات دنیا میوه عقل است

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

لیس العاقل من یعرف الخیر من الشر ولکن العاقل من یعرف خیر الشرین ؛(١٧٨)

عاقل آن نیست که خیر را از شر تشخیص دهد، بکله عاقل کسى است که میان دو شر، آن را که ضررش کمتر است بشناسد.

(٩)امام حسینعلیه‌السلام :

اذا وردت على العاقل لمة قمع الحزن بالحزم و قرع العقل للاحتیال ؛(١٧٩)

چون براى عاقل مشکلى پیش آید، غم خود را با هوشیارى و دوراندیشى از میان مى برد و عقل را به چاره جویى وامى دارد.

(١٠)امام باقرعلیه‌السلام :

ان الله تبارک و تعالى یحاسب الناس على قدر ما آتاهم من العقول فى الدنیا؛(١٨٠)

خداوند (در روز قیامت) از بندگانش به مقدار عقلى که به آنها داده بازخواست خواهد کرد.


١٩ - مکارم الاخلاق

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق ؛(١٨١)

براستى که من براى به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شده ام

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

علیکم بمکارم الاخلاق فانها رفعة وایاکم والاخلاق الدنیة فانها تضع الشریف و تهدم المجد؛(١٨٢)

به مکارم اخلاق پایبند باشید که آن مایه سربلندى است و از اخلاق پست دورى کنید که آن انسانهاى شریف را پست و بزرگوارى را از بین مى برد.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

نزه عن کل دنیة نفسک ، و اءبذل فى المکارم جهدک تخلص من المآثم وتحرز المکارم ؛(١٨٣)

خودت را از هر پستى پاک کن ، و در راه مکارم اخلاق نهایت کوشش خود را به کارگیر تا از گناهان برهى و مکارم را بدست آورى

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

لو کنا لانرجو جنة و لا نخشى نارا و لا ثوابا و لا عقابا لکان ینبغى لنا اءن نطلب مکارم الاخلاق فانها مما تدل على سبیل النجاح ؛(١٨٤)

اگر هم به بهشت امید (وباور) نمى داشتیم و از دوزخ نمى هراسیدیم و پاداش و کیفرى در میان نمى بود باز شایسته بود که در طلب مکارم اخلاق برآییم ، زیرا که راه موفقیت و پیروزى در تحصیل مکارم اخلاق است

(٥)امام صادقعلیه‌السلام :

وقد سئل عن مکارم الاخلاق : العفو عمن ظلمک وصیلة من قطعک واعطاء من حرمک وقول الخق ولو على نفسک ؛(١٨٥)

درباره مکارم اخلاق سوال شد، فرمودند: گذشت از کسى که به تو ظلم کرده ، رابطه با کسى که با تو قطع رابطه کرده ، عطا به آن کس که از تو دریغ داشته است و گفتن حق اگر چه بر ضد خودت باشد.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

لا تکمل المکارم الا بالعفاف والایثار؛(١٨٦)

مکارم اخلاق به کمال نمى رسد، مگر با پاکدامنى و از خود گذشتگى

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

اذا رغبت فى المکارم فاجتنب المحارم ؛(١٨٧)

اگر خواهان مکارم و بزرگوارى ها هستى از حرام ها دورى کن

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

ان الله تبارک وتعالى خص رسول اللهصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بمکارم الخلاق ، فامتحنوا اءنفسکم فان کانت فیکم فاحمدوا الله عزوجل وارغبوا الیه فى الزیادة منها - فذکرها عشرة -: الیقین ، والقناعة ، والصبر، والشکر، والحلم ، وحسن الخلق ، والسخاء، والغیرة ، والشجاعة ، والمروءة ؛(١٨٨)

خداى تبارک و تعالى رسول خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به مکارم الاخلاق مخصوص گردانید. پس شما نیز خود را بیازمایید، اگر این صفت ها در شما بود خداى عزوجل را سپاس گویید و از او این مکارم را بیشتر بخواهید. سپس آن ده خصلت را برشمردند یقین ، قناعت ، صبر، شکر، بردبارى ، خوش اخلاقى ، سخاوت ، غیرت ، شجاعت و جوانمردى

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

لجراح المدائنى -: اءلا احدثک بمکارم الاخلاق ؟ الصفح عن الناس ، و مواساة الرجل اخاه فى ماله ، وذکر الله کثیرا؛(١٨٩)

به جراح مدائنى فرمودند: آیا به تو بگویم که مکارم اخلاق چیست ؟ گذشت کردن از مردم ، سهیم کردن برادر (دینى) در مال خود و بسیار به یاد خدا بودن

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

المکارم عشر، فان استطعت اءن تکون فیک فلتکن ...: صدق الباءس ، وصدق اللسان ، واءداء الامانة ، وصلة الرحم ، واقراء الضیف ، واطعام السائل ، والمکافاة على الصنائع ، والتدمم للجار، والتذمم للصاحب ، وراءسهن الحیاء؛(١٩٠)

مکارم ده تاست : اگر مى توانى آنها را داشته باش ...: استقامت در سختى ها، راستگویى ، امانتدارى ، صله رحم ، میهمان نوازى ، اطعام نیازمند، جبران کردن نیکى ها، رعایت حق و حرمت همسایه ، مراعات حق و حرمت رفیق و در راءس همه ، حیا.


٢٠ - اخلاق

(١)امام حسینعلیه‌السلام :

الخلق الحسن عبادة ؛(١٩١)

خوش اخلاقى عبادت است

(٢)امام صادقعلیه‌السلام :

ان مما یزین الاسلام الاخلاق الحسنة فیما بین الناس ؛(١٩٢)

خوش اخلاقى در بین مردم زینت اسلام است

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

من حسنت خلیقته طابت عشرته ؛(١٩٣)

هر کس خوش اخلاق باشد، زندگى اش پاکیزه و گوارا مى گردد.

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

البر و حسن الخلق یعمران الدیار ویزیدان فى الاعمار؛(١٩٤)

نیکى و خوش اخلاقى ، شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

حسن الاخلاق یدر الارزاق ویونس الرفاق ؛(١٩٥)

خوش اخلاقى روزى ها را زیاد مى کند و میان دوستان انس و الفت پدید مى آورد.

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

حسنوا اءخلاقکم والطفوا بجیرانکم واءکرموا نساءکم تدخلوا الجنة بغیر حساب ؛(١٩٦)

اخلاق خود را نیکو کنید و با همسایگان خود مهربان باشید و زنان خود را گرامى بدارید تا بى حساب وارد بهشت شوید.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

عود نفسک الجمیل فباعتیادک ایاه یعود لذیذا؛(١٩٧)

خود را به کارهاى زیبا (خداپسندانه) عادت بده که اگر به آنها عادت کنى برایت لذت بخش مى شوند.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

روضوا اءنفسکم على الاخلاق الحسنة فان العبد المومن یبلغ بحسن خلقه درجة الصائم القائم ؛(١٩٨)

خودتان را بر خوش اخلاقى تمرین و ریاضت دهید، زیرا که بنده مسلمان با خوش اخلاقى خود به درجه روزه گیر شب زنده دار مى رسد.

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

لما سئل عن حد حسن الخلق : تلین جانبک و تطیب کلامک وتلقى اءخاک ببشر حسن ؛(١٩٩)

در پاسخ به پرسش از معناى خوش اخلاقى فرمودند: نرمخو و مهربان باشى ، گفتارت پاکیزه و مودبانه باشد و با برادرت با خوشرویى برخورد کنى

(١٠)

رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌ :

اءلا انبئکم بخیارکم ؟ قالوا: بلى یا رسول الله قال : اءحسنکم اءخلاقا الموطئون اکنافا، الذین یاءلفون و یؤ لفون ؛(٢٠٠)

آیا شما را از بهترین افرادتان خبر ندهم ؟ عرض کردند: چرا، اى رسول خدا. حضرت فرمودند: خوش اخلاق ترین شما، آنان که نرمخو و بى آزارند، با دیگران انس مى گیرند و دیگران نیز با آنان انس و الفت مى گیرند.

___________________

پاورقى ها ١٢٠- نهج الفصاحه ح ٢٩٦١.

١٢١- مصباح الشریعه ص ٢٤.

١٢٢- کافى ٢/٩٤/١.

١٢٣- نزهة الناظر ص ٨٠.

١٢٤- نهج البلاغه از نامه ٦٩.

١٢٥- کافى ٢/٤٢٧/٨.

١٢٦- مصباح الشریعه ص ٢٤.

١٢٧- نهج الفصاحه ح ٧٩١.

١٢٨- کافى ٢/٩٩/٢٧.

١٢٩- عیون الاخبار الرضاعلیه‌السلام ١/١٨٠.

١٣٠- اعلام الدین ص ٣٠٩.

١٣١- کنزالعمال ٣/٩١/٥٦٤١.

١٣٢- غررالحکم ٢/٥٩٣/٣٦٢٠.

١٣٣- غررالحکم ٥/١١٨/٧٧٩٩.

١٣٤- خصال ص ٤٨٣.

١٣٥- بحارالانوار ٧٨/٩٠/٩٥.

١٣٦- کافى /٨/٥٢/١٦.

١٣٧- معانى الاخبار ص ١٩٥.

١٣٨- تنبیه الخواطر ٢/١٢٠.

١٣٩- بحارالانوار ٧٠/٢٩٢/٣١.

١٤٠- کنزالعمال ٣/٦٩٩/٨٥٠١.

١٤١- نهج الفصاحه ح ٣١٦٣.

١٤٢- غررالحکم ٦/٢٤٥/١٠١٤١.

١٤٣- غررالحکم ٥/٤٦٢/٩١٨٦.

١٤٤- غررالحکم ٣/٣٨٤/٤٨١٧.

١٤٥- صحیفه سجادیه از دعاى بیستم

١٤٦- غررالحکم ٢/٤٧٦/٣٣٥٤.

١٤٧- نهج الفصاحه ح ٢٠٦٨.

١٤٨- غررالحکم ٣/١٢٥/٤٠٢١.

١٤٩- بحارالانوار ٧٠/٢١٠/٣٢.

١٥٠- نهج البلاغه خطبه ١٧٨.

١٥١- بحارالانوار ١/٢٠٤/٢٣.

١٥٢- امالى صدوق ١/٧٣/٤١.

١٥٣- کافى ١/٣٠/١.

١٥٤- نهج البلاغه حکمت ١٩٦.

١٥٥- غررالحکم ٣/٤٢١/٤٩٥١.

١٥٦- میراث حدیث ٢/٣٥/١٢٠.

١٥٧- غررالحکم ٣/٤٢١/٤٩٥١.

١٥٨- تحف العقول ص ٢٤٦.

١٥٩- نهج الفصاحه ح ٣١٤٥.

١٦٠- کافى ١/٣٥/٦.

١٦١- غررالحکم ٢/٣٧١/٢٨٤٤.

١٦٢- غررالحکم ٦/٣٦٣/١٠٥٤٢.

١٦٣- غررالحکم ٤/٥٤٦/٦٩٢٢.

١٦٤- غررالحکم ٢/١٥٢/٢١٥١.

١٦٥- غررالحکم ١/٢٠٥/٨١٩.

١٦٦- غررالحکم ١٠/٢٥٨/١٠٣٠.

١٦٧- کنزالفوائد ص ١٣.

١٦٨- کنزالعمال ١٠/١٤٧/٢٨٧٥٠.

١٦٩- المواعظ العددیه ص ٢٦٣.

١٧٠- کافى ١/٤١/١.

١٧١- من لا یحضره الفقیه ٤/٣٦٩/٥٧٦٢.

١٧٢- غررالحکم ٢/٤١٣/٣٠٧٣.

١٧٣- غررالحکم ٥/٤١١/٨٩٧٢.

١٧٤- بحارالانوار ٧٨/١٢٧/١١.

١٧٥- غررالحکم ٢/٤٧٢/٣٣٤٠.

١٧٦- غررالحکم ٥/١٨/٧٣٠١.

١٧٧- غررالحکم ٤/٨٨/٥٣٩٩.

١٧٨- بحارالانوار ٧٨/٦/٥٨.

١٧٩- نزهة الناظر ص /٨٤/١٣

١٨٠- بحارالانوار ١/١٠٦/٢.

١٨١- مکارم الاخلاق ص ٨.

١٨٢- بحارالانوار ٧٨/٥٣/٨٩.

١٨٣- غررالحکم ٦/١٨١/٩٩٨٩.

١٨٤- مستدرک الوسائل ١١/١٩٣/١٢٧٢١.

١٨٥- معانى الاخبار ١٩١/١.

١٨٦- غررالحکم ٦/٣٩٦/١٠٧٤٥.

١٨٧- غررالحکم ٣/١٣٨/٤٠٦٩.

١٨٨- امالى صدوق /٢٩٠/٨.

١٨٩- معانى الاخبار ١٩١/٢.

١٩٠- خصال ٤٣١/١١.

١٩١- تاریخ یعقوبى ١/٢٤٦.

١٩٢- مشکاة الانور ص ٢٤٠.

١٩٣- غررالحکم ٥/٢٣٨/٨١٥٣.

١٩٤- کافى ٢/١٠٠/٨.

١٩٥- غررالحکم ٣/٣٩٣/٤٨٥٦.

١٩٦- الشهاب فى الحکم والاداب ص ٢٤.

١٩٧- شرح نهج البلاغه ٢٠/٢٦٦/٩٢.

١٩٨- تحف العقول ص ١١١.

١٩٩- غررالحکم ص ٢٥٣/١.

٢٠٠- بحارالانوار ٧١/٣٩٦/٧٦.


٢١ - وفاى به عهد

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اقربکم غدا منى فى الموقف اصدقکم للحدیث واداکم للامانة واوفاکم بالعهد واحسنکم خلقا واقربکم من الناس ؛(٢٠١)

نزدیک ترین شما به من در قیامت ، راستگوترین ، امانت دارترین ، وفادارترین به عهد، خوش اخلاق ترین و نزدیک ترین شما به مردم است

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من کان یومن بالله والیوم الاخر فلیف اذا وعد؛(٢٠٢)

هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، هر گاه وعده مى دهد باید وفا کند.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من عامل الناس فلم یظلمهم وحدثهم فلم یکذبهم ووعدهم فلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته وظهرت عدالته ووجبت اخوته وحرمت غیبته ؛(٢٠٣)

هر کس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نکند، دروغ نگوید، خلف وعده ننماید، جوانمردیش کامل ، عدالتش آشکار، برادرى با او واجب و غیبتش ‍ حرام است

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ثلاث لیس لاحد من الناس فیهن رخصة : بر الوالدین مسلما کان اؤ کافرا والوفاء بالعهد لمسلم او کافرا واداء الامانة الى مسلم کان اؤ کافرا؛(٢٠٤)

سه چیز است که ترک آن براى هیچ کس جایز نیست : نیکى به پدر و مادر مسلمان باشند یا کافر، وفاى به عهد با مسلمان یا کافر و اداى امانت به مسلمان یا کافر.

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ثلاث من کن فیه فهى راجعة على صاحبها: البغى والمکر والنکث ؛(٢٠٥)

سه خصلت است که در هر کس باشد (آثارش) به خود او بر مى گردد: ظلم کردن ، فریب دادن ، تخلف از وعده

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

لیس من فرائض الله شى ء الناس اشد علیه اجتماعا مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود؛(٢٠٦)

هیچ یک از فرائض الهى مانند وفاى به عهد نیست که مردم به همه خواسته هاى گوناگون و دیدگاه هاى مختلف ، بیشتر بر آن اتفاق نظر داشته باشند.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

وایاک ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک فان الخلف یوجب المقت عند الله والناس ؛(٢٠٧)

بپرهیز از خلف وعده که آن موجب نفرت خدا و مردم از تو مى شود.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

لاتعدن عدة لاتثق من نفسک بانجازها؛(٢٠٨)

وعده اى نده که از وفاى به آن اطمینان ندارى

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

لا تعتمد على مودة من لا یوفى بعهده ؛(٢٠٩)

به دوستى که به عهد خود وفا نمى کند اعتماد نکن

(١٠)امام سجادعلیه‌السلام :

قلت لعلى بن الحسینعلیه‌السلام : اخبرنى بجمیع شرایع الدین قال علیه السلام : قول الحق والحکم بالعدل والوفاء بالعهد؛(٢١٠)

به امام سجادعلیه‌السلام عرض کردم : مرا از تمام دستورهاى دین آگاه کنید امامعلیه‌السلام فرمودند: حقگویى ، قضاوت عادلانه و وفاى به عهد.


٢٢ - گذشت

(١)امام علىعلیه‌السلام :

العفو تاج المکارم ؛(٢١١)

گذشت ، اوج بزرگواریهاست

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اذا اوقف العباد نادى مناد: لیقم من اءجره على الله ولیدخل الجنة قیل : من ذالذى اءجره على الله ؟ قال : العافون عن الناس ؛(٢١٢)

هنگامى که بندگان در پیشگاه خدا مى ایستند، آواز دهنده اى ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته مى شود: چه کسى مزدش با خداست ؟ مى گوید: گذشت کنندگان از مردم

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من کثر عفوه مد فى عمره ؛(٢١٣)

هر کس پر گذشت باشد، عمرش طولانى شود.

(٤)امام رضاعلیه‌السلام :

ما التقت فئتان قط الا نصر اءعظمها عفوا؛(٢١٤)

هرگز دو گروه با هم رویاروى نشدند، مگر این که با گذشت ترین آنها پیروز شد.

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من عفا عن مظلمة اءبد له الله بها عزا فى الدنیا والاخرة ؛(٢١٥)

هر کس از ظلمى که در حق او شده گذشت کند، خداوند به جاى آن در دنیا و آخرت به او عزت مى بخشد.

(٦)امام حسینعلیه‌السلام :

ان اءعفى الناس من عفا عند قدرته ؛(٢١٦)

با گذشت ترین مردم ، کسى است که در زمان قدرت داشتن ، گذشت کند.

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

تعافوا تسقط الضغائن بینکم ؛(٢١٧)

از یکدیگر گذشت کنید، تا کینه هاى میان شما از بین برود.

(٨)

امام رضاعلیه‌السلام :

فى قوله تعالى : (فاصفح الصفح الجمیل) -: عفو من غیر عقوبة تعنیف ولا عتب ؛(٢١٨)

درباره آیه «پس گذشت کن گذشتى زیبا...» فرمودند: مقصود، گذشت بدون مجازات و تندى و سرزنش است

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

شر الناس من لایعفو عن الزلة ولایستر العورة ؛(٢١٩)

بدترین مردم کسى است که خطاى دیگران را نبخشد و عیب را نپوشاند.

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

جاز بالحسنة و تجاوزعن السیئة ما لم یکن ثلما فى الدین اءو وهنا فى سلطان الاسلام ؛(٢٢٠)

(بدى یا خوبى را) به نیکى پاداش ده و از بدى درگذر، به شرط آنکه به دین لطمه اى نزند یا در قدرت اسلام ضعفى پدید نیاورد.


٢٣ - راستگویى

(١)امام صادقعلیه‌السلام :

ان الله عزوجل لم یبعث نبیا الا بصدق الحدیث واءداء الامانة الى البر والفاجر؛(٢٢١)

خداى عزوجل هیچ پیامبرى را نفرستاد، مگر با راستگویى ، و برگرداندن امانت به نیکوکار و یا بدکار.

(٢)امام صادقعلیه‌السلام :

ان الصادق اءول من یصدقه الله عزوجل یعلم اءنه صادق و تصدقه نفسه تعلم اءنه صادق ؛(٢٢٢)

راستگو را نخستین کسى که تصدیق مى کند، خداى عزوجل است که مى داند او راستگوست و نیز نفس او تصدیقش مى کند که مى داند راستگوست

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یا على اصدق وان ضرک فى العاجل فانه ینفعک فى الاجل و لا تکذب و ان ینفعک فى العاجل فانه یضرک فى الاجل ؛(٢٢٣)

راست بگو اگر چه در حال حاظر به ضرر تو باشد ولى در آینده به نفع توست و دروغ نگو اگر چه در حال حاضر به نفع تو باشد ولى در آینده به ضرر توست

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

اءربع من اءعطیهن فقد اءعطى خیر الدنیا والاخرة صدق حدیث واءداء اءمانة وعفة بطن وحسن خلق ؛(٢٢٤)

چهار چیز است که به هر کس داده شود خیر دنیا و آخرت به او داده شده است : راستگویى ، اداء امانت ، حلال خورى و خوش اخلاقى

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

الصادق على شفا منجاة و کرامة والکاذب على شرف مهواة و مهانة ؛(٢٢٥)

راستگو در آستانه نجات و بزرگوارى است و دروغگو در لبه پرتگاه و خوارى

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

لا تغتروا بصلاتهم و لا بصیامهم ، فان الرجل ربما لهج بالصلاة والصوم حتى لو ترکه استوحش ، ولکن اختبروهم عند صدق الحدیث واءداء الامانة ؛(٢٢٦)

فریب نماز و روزه مردم را نخورید، زیرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مى کند که اگر آنها را ترک گوید، احساس ترس مى کند، بلکه آنها را به راستگویى و امانتدارى بیازمایید.

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اذا راءیت من اءختک ثلاث خصال فارجه : الحیاء والامانة والصدق ؛(٢٢٧)

هر گاه در برادر (دینى) خود سه صفت دیدى به او امیدوار باش : حیا، امانتدارى و راستگویى

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

المؤ من صدق اللسان بذول الاحسان ؛(٢٢٨)

مؤ من بسیار راستگو و بسیار نیکوکار است

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

من صدق لسانه زکى عمله ؛(٢٢٩)

هر کس راستگو باشد عملش پاکیزه مى شود و رشد مى کند.

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

یبلغ الصادق بصدقه ما یبلغه الکاذب باحتیاله ؛(٢٣٠)

راستگو، با راستگویى خود به همان مى رسد که دروغگو با حیله گرى خود.


٢٤ - دروغگویى

(١)رسول اکرمعلیه‌السلام :

ان رجلا اءتى سیدنا رسول اللهصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فقال : یا رسول الله علمنى خلقا یجمع لى خیر الدنیا والاخرة فقالصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم لاتکذب ؛(٢٣١)

مردى به رسول خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم عرض کرد: به من اخلاقى بیاموزید که خیر دنیا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند: دروغ نگو.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

لیس الکذب من خلائق الاسلام ؛(٢٣٢)

دروغگویى از اخلاق اسلام نیست

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

(علامة) الایمان اءن توثر الصدق حیث یضرک على الکذب حیث ینفعک ؛(٢٣٣)

(نشانه)ایمان ، این است که راستگویى را هر چند به زیان تو باشد بر دروغگویى ، گر چه به سود تو باشد، ترجیح دهى

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءنا رعیم ببیت فى ربض الجنة ، وبیت فى وسط الجنة ، وبیت فى اءعلى الجنته لمن ترک المراء وان کان محقا، ولمن ترک الکذب وان کان هازلا، ولمن حسن خلقه ؛(٢٣٤)

من بر کسى که مجادله را رها کند، هر چند حق با او باشد و کسى که دروغ نگوید، هر چند به شوخى باشد و کسى که اخلاقش را نیکو گرداند، خانه اى در حومه بهشت و خانه اى در مرکز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى کنم

(٥)امام سجادعلیه‌السلام :

اتقوا الکذب الصغیر منه والکبیر، فى کل جد وهزل فان الرجل اذا کذب فى الصغیر اجتراء على الکبیر؛(٢٣٥)

از دروغ کوچک و بزرگش ، جدى و شوخیش بپرهیزید، زیرا انسان هر گاه در چیز کوچک دروغ بگوید، به گفتن دروغ بزرگ نیز جرئت پیدا مى کند.

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الکذب ینقص الرزق ؛(٢٣٦)

دروغ ، روزى را کم مى کند.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

یکتسب الکاذب بکذبه ثلاثا: سخط الله علیه واستهانة الناس به ومقت الملائکة له ؛(٢٣٧)

دروغگو با دروغگویى خود سه چیز بدست مى آورد: خشم خدا را نسبت به خود، نگاه تحقیرآمیز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود.

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

ان مما اءعان الله (به) على الکذابین النسیان ؛(٢٣٨)

از جمله کمکهاى خداوند بر ضد دروغگویان فراموشى است

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

عبد الله بن عامر: دعتنى اءمى یوما و رسول اللهصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قاعد فى بیتنا، فقالت : ها تعال اعطک ، فقال لها رسول اللهصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ما اءردت اءن تعطیه ؟ قالت : اءرادت اءن اعطیه تمرا، فقال لها رسول الله صلى الله علیه و اله اءما انک لولم تعطه شیئا کتبت علیک کذبة ؛(٢٣٩)

عبدالله بن عامر: روزى رسول خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در خانه ما نشسته بودند. مادرم مرا صدا زد و گفت : بیا به تو (چیزى) بدهم رسول خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به او فرمودند: مى خواهى چه به او بدهى ؟ عرض کرد: مى خواهم خرمایى به او بدهم رسول خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به مادرم فرمودند: بدان که اگر چیزى به او ندهى ، دروغ برایت نوشته مى شود.

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله عزوجل اءحب الکذب فى الصلاح واءبغض الصدق فى الفساد؛(٢٤٠)

خداوند عزوجل ، دروغى را که باعث صلح و آشتى شود دوست دارد و از راستى که باعث فتنه شود بیزار است


٢٥ - گشاده رویى

(١)امام علىعلیه‌السلام :

البشر اءول البر؛(٢٤١)

گشاده رویى ، سر آغاز نیکى است

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

حسن البشر یذهب بالسخیمة ؛(٢٤٢)

گشاده رویى کنیه را از بین مى برد.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

البشر شیمة الحر؛(٢٤٣)

گشاده رویى خوى آزاده است

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

کن بشاشا فان الله یحب البشاشین و تبغض العبوس کریه الوجه ؛(٢٤٤)

گشاده رو باش که خداوند انسانهاى گشاده رو را دوست دارد و با اخموى ترش رو دشمن است

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

بشرک یدل على کرم نفسک ؛(٢٤٥)

گشاده رویى تو نشانگر بزرگوارى و کرامت نفس توست

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

صنائع المعروف و حسن البشر یکسبان المحبة ویدخلان الجنة والبخل و عبوس الوجه یبعدان من الله ویدخلان النار؛(٢٤٦)

نیکوکارى و گشاده رویى ، محبت آورند و به بهشت مى برند و بخل و ترشرویى از خدا دور مى کنند و به دوزخ برند.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

بالبشر وبسط الوجه یحسن موقع البذل ؛(٢٤٧)

با گشاده رویى و خوشرویى ، بخشش ارزش پیدا مى کند.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

انکم لن تسعوا الناس باءموالکم فالقوهم بطلاقة الوجه و حسن البشر؛(٢٤٨)

شما هرگز نمى توانید با اموال خود همه مردم را بهره مند سازید، پس با آنان با گشاده رویى تمام برخورد کنید.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

اذا لقیتم اخوانکم فتصافحوا واءظهروا لهم البشاشة و البشر تتفرقوا ما علیکم من الاوزار قد ذهب ؛(٢٤٩)

هر گاه با برادران خود روبه رو شدید و دست دادید و خوشرویى و گشاده رویى نشان دادید، هنگام جدا شدن گناهانتان ریخته است

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

بسط الوجه زینة الحلم ؛(٢٥٠)

گشاده رویى زینت بردبارى است


٢٦ - حیا

(١)امام علىعلیه‌السلام :

الحیاء مفتاح کل الخیر؛(٢٥١)

حیا کلید همه خوبى هاست

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الحیاء زینة الاسلام ؛(٢٥٢)

حیا زینت اسلام است

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله یحب الحیى الحلیم العفیف المتعفف ؛(٢٥٣)

خداوند انسان با حیاى بردبار پاک دامنى را که پاکدامنى مى ورزد، دوست دارد.

(٤)امام کاظمعلیه‌السلام :

احیاء من الایمان والایمان فى الجنة والبذاء من الجفاء و الجفاء فى النار؛(٢٥٤)

حیا از ایمان و ایمان در بهشت است و بدزبانى از بى مهرى و بدرفتارى است و بدرفتارى در جهنم است

(٥)امام صادقعلیه‌السلام :

الحیاء على وجهین فمنه ضعف ومنه قوة واسلام وایمان ؛(٢٥٥)

حیا بر دوگونه است : یکى حیاى ضعف و ناتوانى و دیگرى حیاى قدرت و اسلام و ایمان

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الحیاء عشرة اءجزاء فتسعة فى النساء وواحد فى الرجال ؛(٢٥٦)

حیا ده جز دارد، نه جزء آن در زنان و یک جزء آن در مردان

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

غایة الحیاء اءن یستحیى المرء من نفسه ؛(٢٥٧)

اوج حیا این است که آدمى از خودش حیا کند.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

ثلاث لایستحیى منهن : خدمة الرجل ضیفه و قیامه عن مجلسه لابیه و معلمه وطلب الحق وان قل ؛(٢٥٨)

از سه کار حیا نباید کرد: خدمت به میهمان ، از جا برخاستن در برابر پدر و آموزگار خویش و طلب حق گرچه اندک باشد.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

الحیاء من الله یمحو کثیرا من الخطایا؛(٢٥٩)

حیا از خدا بسیارى از گناهان را پاک مى کند.

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءما الحیاء فیتشعب منع اللین ، والراءفة ، والمراقبة لله فى السر والعلانیة ، والسلامة ، واحتناب الشر، والبشاشة ، والسماحة ، والظفر، وحسن الثناء على المرء فى الناس ، فهذا ما اءصاب العاقل بالحیاء، فطوبى لمن قبل نصیحة الله وخاف فضیحته ؛(٢٦٠)

اما شاخه هاى حیا عبارتند از: نرمش ، مهربانى ، در نظر داشتن خدا در آشکار و نهان ، سلامت ، دورى از بدى ، خوشرویى ، گذشت ، بخشندگى ، پیروزى و خوشنامى در میان مردم ، اینها فوایدى است که خردمند از حیا مى برد. خوشا بحال کسى که نصیحت خدا را بپذیرید و از رسوایى خودش بترسد.


٢٧ - مدارا

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءمرنى ربى بمداراة الناس کما اءمرنى باءداء الفرائض ؛(٢٦١)

پروردگارم ، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده ، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءعقل الناس اءشدهم مداراة للناس ؛(٢٦٢)

عاقل ترین مردمى کسى است که بیشتر با مردم مدارا کند.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من اءعطى حظه من الرفق فقد اءعطى حظه من خیر الدنیا والاخرة ؛(٢٦٣)

هر کس را که بهره اى از مدارا داده اند، بدون شک بهره اش را از خیر دنیا و آخرت داده اند.

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ما کان الرفق فى شى ء الا زانه ؛(٢٦٤)

مدارا با چیزى همراه نشد مگر آنکه آن را زینت بخشید.

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله یحب الرفق ویعین علیه ؛(٢٦٥)

خداوند مدارا را دوست دارد و انسان را بر انجام آن یارى مى کند.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

لیس الحکیم من لم یدار من لایجد بدا من مداراته ؛(٢٦٦)

حکیم نیست آن کس که مدارا نکند با کسى که چاره اى جز مدارا کردن با او نیست

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الانبیاء انما فضلهم الله على خلقه بشدة مداراتهم لاعداء دین الله وحسن تقیتهم لاجل اخوانهم فى الله ؛(٢٦٧)

خداوند از این رو پیامبران را بر دیگر مردمان برترى داد که با دشمنان دین خدا بسیار با مدارا رفتار مى کردند و براى حفظ برادران همکیش خود نیکو تقیه مى کردند.

(٨)امام حسینعلیه‌السلام :

من اءحجم عن الراءى وعییت به الحیل کان الرفق مفتاحه ؛(٢٦٨)

هر کس فکرش به جایى نرسد و راه تدبیر بر او بسته شود، کلیدش ‍ مداراست

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

فى قوله تعالى (وقولوا للناس حسنا) -: اءى للناس کلهم مؤ منهم و مخالفهم ، اءما المومنون فیبسط لهم وجهه ، واءما المخالفون فیکلمهم بالمداراة لاجتذابهم الى الایمان ، فانه باءیسر من ذلک یکف شرورهم عن نفسه ، وعن اخوانه المومنین ؛(٢٦٩)

درباره آیه (و با مردم سخن نیکو گویید) فرمود: مقصود همه مومنان اعم از مومن و کافر است اما با مومنان باید گشاده رو بود و اما با کافران باید به نرمى و مدارا سخن گفت ، تا به سوى ایمان کشیده شوند و کمترین ثمرش ‍ این است که خود و برادران مومنش را از گزند آنان مصون مى دارد.

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

دار الناس تاءمن غوائلهم وتسلم من مکایدهم ؛(٢٧٠)

با مردم مدارا کن ، تا از گزندهایشان در امان باشى و از نیرنگهایشان سالم بمانى


٢٨ - انصاف

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لامیر المومنینعلیه‌السلام اءلا اخبرکم ، باءشبهکم بى خلقا؟ قال : بلى یا رسول الله قال : اءحسنکم خلقا، واءعظمکم حلما، واءبرکم بقرابته واءشدکم من نفسه انصافا؛(٢٧١)

به امیرالمومنینعلیه‌السلام فرمودند: آیا تو را خبر ندهم که اخلاق کدام یک از شما به من شبیه تر است ؟ عرض کردند: آرى ، اى رسول خدا. فرمودند: آن کس که از همه شما خوش اخلاق تر و بردبارتر و به خویشاوندانش نیکوکارتر و با انصاف تر باشد.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

الانصاف اءفضل الفضائل ؛(٢٧٢)

انصاف ، برترین ارزشهاست

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

الانصاف یرفع الخلاف ویوجب الایتلاف ؛(٢٧٣)

انصاف ، اختلافات را از بین مى برد و موجب الفت و همبستگى مى شود.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

من اءنصف انصف ؛(٢٧٤)

هر کس با انصاف باشد، انصاف مى بیند.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

زکاة القدرة الانصاف ؛(٢٧٥)

زکات قدرت ، انصاف است

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

من اءنصف الناس من نفسه رضى به حکما لغیره ؛(٢٧٦)

هر کس با مردم منصفانه رفتار کند، دیگران داورى او را مى پذیرند.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

اءعدل الناس من اءنصف من ظلمه ؛(٢٧٧)

عادل ترین مردم کسى است که با کسى که به او ظلم کرده با انصاف رفتار کند.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من واسى الفقیر و اءنصف الناس من نفسه فذلک المومن حقا؛(٢٧٨)

هر کس به نیازمند کمک مالى کند و با مردم منصفانه رفتار نماید چنین کسى مومن حقیقى است

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

انصف الناس من نفسک واءهلک وخاصتک و من لک فیه هوى واعدل فى العدو والصدیق ؛(٢٧٩)

خودت و خانواده ات و نزدیکانت و کسانى که به آنان علاقه دارى ، با مردم منصفانه رفتار کنید و با دوست و دشمن به عدالت رفتار کن

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

انصف الناس من نفسک وانصح الامة وارحمهم فاذا کنت کذلک و غضب الله على اءهل بلدة اءنت فیها واءراد اءن ینزل علیهم العذاب نظر الیک فرحمهم بک ، یقول الله تعالى : (وما کان ربک لیهلک القرى بظلم واءهلها مصلحون)؛(٢٨٠)

با مردم منصفانه رفتار کن و نسبت به آنان خیرخواه و مهربان باش ، زیرا اگر چنین بودى و خداوند بر مردم آبادیى که تو در آن به سر مى برى خشم گرفت و خواست بر آنان عذاب فرو فرستد، به تو نگاه مى کند و به خاطر تو به آن مردم رحم مى کند. خداى متعال مى فرماید «و پروردگار تو (هرگز) بر آن نبوده است که شهرهایى را که مردمش درستکارند، به ستمى هلاک کند»


٢٩ - دوستى

(١)لقمان حکیم رحمة الله :

یا بنى لاتعد بعد تقوى الله من اءن تتخذ صاحبا صالحا؛(٢٨١)

فرزندم بعد از تقواى الهى از گرفتن دوست شایسته نگذر.

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من اءراد الله به خیرا رزقه الله خلیلا صالحا؛(٢٨٢)

هر کس که خداوند براى او خیر بخواهد، دوستى شایسته نصیب وى خواهد نمود.

(٣)لقمان حکیم رحمة الله :

یا بنى اتخد اءلف صدیق واءلف قلیل ولاتتخذ عدوا واحدا والواحد کثیر؛(٢٨٣)

فرزندم هزار دوست بگیر که هزار دوست هم کم است و یک دشمن مگیر که یک دشمن هم زیاد است

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الجلیس الصالح خیر من الوحدة ، والوحدة خیر من جلیس ‍ السوء؛(٢٨٤)

هم نشین خوب ، از تنهایى بهتر است و تنهایى از هم نشین بد بهتر است

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

من لم یقدم فى اتخاذ الاخوان الاعتبار دفعه الاغترار الى صحبة الفجار؛(٢٨٥)

هر کس در انتخاب برادران (دوستان) امتحان را مقدم ندارد، فریب خوردگى او را با مصاحبت با بدکاران مى کشاند.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

خیر اخوانک من دعاک الى صدق المقال بصدق مقاله و ندبک الى اءفضل الاعمال بحسن اءعماله ؛(٢٨٦)

بهترین برادرانت (دوستت)، کسى است که با راستگویى اش تو را به راستگویى بخواند و با اعمال نیک خود، تو را به بهترین اعمال برانگیزد.

(٧)امام صادقعلیه‌السلام :

لا ینبغى للمرء المسلم اءن یواخى الفاجر و لا الاحمق الکذاب ؛(٢٨٧)

__________________

پاورقى ها ٢٠١- بحارالانوار ٧٥/٩٤/١٢.

٢٠٢- کافى ٢/٣٦٤/٢.

٢٠٣- خصال ص ٢٠٨.

٢٠٤- جامع الصغیر /٢/٧١٦/٣٤٦٩.

٢٠٥- نهج الفصاحه ح ١٢٨١.

٢٠٦- نهج البلاغه از نامه ٥٣.

٢٠٧- نهج البلاغه از نامه ٥٣.

٢٠٨- غررالحکم ٦/٢٩٢/١٠٢٩٧.

٢٠٩- غررالحکم ٦/٢٨٣/١٠٢٦٠.

٢١٠- خصال ص ١١٣.

٢١١- غررالحکم ١/١٤٠/٥٢٠.

٢١٢- کنزالعمال ٣/٣٧٤/٧٠٠٩.

٢١٣- اعلام الدین ص ٣١٥.

٢١٤- کافى ٢/١٠٨/٨.

٢١٥- امالى طوسى ص ١٨٢.

٢١٦- الدرة الباهرة ص ٢٤.

٢١٧- کنزالعمال ٣/٣٧٣/٧٠٠٤.

٢١٨- اعلام الدین ص ٣٠٧.

٢١٩- غررالحکم ٤/١٧٥/٥٧٣٥.

٢٢٠- غررالحکم ٣/٣٧٣/٤٧٨٨.

٢٢١- کافى ٢/١٠٤/١.

٢٢٢- کافى ٢/١٠٤/٦.

٢٢٣- میراث حدیث شیعه ٢/٢٧/٦٥.

٢٢٤- غررالحکم ٢/١٥١/٢١٤٢.

٢٢٥- نهج البلاغه خطبه ٨٦.

٢٢٦- کافى ٢/١٠٥/١١.

٢٢٧- نهج الفصاحه ح ٢٠٥.

٢٢٨- غررالحکم ٢/٩/١٥٩٦.

٢٢٩- کافى ٢/١٠٥/١١.

٢٣٠- غررالحکم ٦/٤٧١/١١٠٠٦.

٢٣١- بحارالانوار ٧٢/٢٦٢/٤٣.

٢٣٢- غررالحکم ٥/٧٤/٧٤٦٠.

٢٣٣- نهج البلاغه حکمت ٤٥٨.

٢٣٤- خصال ص ١٤٤.

٢٣٥- تحف العقول ص ٢٧٨.

٢٣٦- الترغیب و الترهیب ٣/٥٩٦/٢٩.

٢٣٧- غررالحکم ٦/٤٨٠/١١٠٣٩.

٢٣٨- کافى ٢/٣٤١/١٥.

٢٣٩- الترغیب و الترهیب ٣/٥٩٧/٣٢.

٢٤٠- من لا یحضره الفقیه ٤/٣٥٣/٥٧٦٢.

٢٤١- غررالحکم ١/٧٩/٢٩٥.

٢٤٢- کافى ٢/١٠٣/٦.

٢٤٣- غررالحکم ١/١٧٣/٦٥٦.

٢٤٤- الشهاب فى الحکم و الاداب ص ٣٨.

٢٤٥- غررالحکم ٣/٢٦٩/٤٤٥٣.

٢٤٦- کافى ٢/١٠٣/٥.

٢٤٧- غررالحکم ٣/٢٣٢/٤٣١٣.

٢٤٨- کافى ٢/١٠٣/١.

٢٤٩- بحارالانوار ٧٦/٢٠/٣.

٢٥٠- بحارالانوار ٧٧/١٣١/١٤.

٢٥١- غررالحکم ١/٩٣/٣٤٠.

٢٥٢- مستدرک الوسایل ١/٤٨٨/١٢٤٤.

٢٥٣- کافى ٢/١١٢/٨.

٢٥٤- بحارالانوار /٧٨/٣٠٩/١

٢٥٥- بحارالانوار ٧٨/٢٤٢/١٠٨.

٢٥٦- کنزالعمال ٣/١٢١/٥٧٦٩.

٢٥٧- غررالحکم ٤/٣٧٣/٦٣٦٩.

٢٥٨- غررالحکم ٣/٣٣٨/٤٦٦٦.

٢٥٩- غررالحکم ١/٣٩٩/١٥٤٨.

٢٦٠- تحف العقول ص ١٧.

٢٦١- کافى ٢/١١٧/٤.

٢٦٢- من لا یحضره الفقیه ٤/٣٩٥/٥٨٤٠.

٢٦٣- نهج الفصاحه ح ٢٨٣٨.

٢٦٤- تحف العقول ص ٤٧.

٢٦٥- کافى ٢/١٢٠/١٢.

٢٦٦- بحارالانوار ٧٨/٥٧/١٢١.

٢٦٧- بحارالانوار ٧٥/٤٠١/٤٢.

٢٦٨- بحارالانوار ٧٨/١٢٨/١١.

٢٦٩- بحارالانوار ٧٥/٤٠١/٤٢.

٢٧٠- غررالحکم ٤/١٥/٥١٢٨.

٢٧١- مکارم الاخلاق ص ٤٤٢.

٢٧٢- غررالحکم ١/٢٠٣/٨٠٥.

٢٧٣- غررالحکم ١/٢٠٣/١٧٠٢.

٢٧٤- غررالحکم ٥/١٤٤/٧٦٩٢.

٢٧٥- غررالحکم ٤/١٠٥/٥٤٤٨.

٢٧٦- تحف العقول ص ٣٥٧.

٢٧٧- غررالحکم ٢/٤٣٥/٣١٨٦.

٢٧٨- خصال ص ٤٧.

٢٧٩- غررالحکم ٢/٢١٠/٢٤٠٣.

٢٨٠- مکارم الاخلاق ص ٤٥٧.

٢٨١- الاخوان ١١٠/٢٥.

٢٨٢- نهج الفصاحه ح ٣٠٦٤.

٢٨٣- بحارالانوار ١٣/٤١٣/٤.

٢٨٤- امالى طوسى ١/٥٣٥/١١٦٢.

٢٨٥- غررالحکم ٥/٣٩٨/٨٩٢٢.

٢٨٦- غررالحکم ٣/٤٣٤/٥٠٢٢.

٢٨٧- کافى ٢/٦٤٠/٣.

 

سزاوار نیست که مسلمان با بدکار و احمق و دروغگو رفاقت کند.

 

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ثلاثة تخلص المودة : اهداء العیب ، و حفظ الغیب ، والمعونة فى الشدة ؛(٢٨٨)

سه چیز دوستى را یکرنگ مى سازد: هدیه کردن عیب هاى یکدیگر، در غیبت دوست پاس خاطر او را داشتن و بدگویى نکردن و یارى رساندن در سختى

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

الصدیق من کان ناهیا عن الظلم والعدوان معینا على البر والاحسان ؛(٢٨٩)

دوست ، کسى است که از ظلم و تجاوز باز دارد و بر انجام خوبى و نیکى یارى کند.

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

وابذل للعامة بشرک و محبتک ولعدوک عدلک وانصافک ...؛(٢٩٠)

گشاده رویى و دوستى ات را براى عموم مردم و عدالت و انصافت را براى دشمنت بکارگیر.


٣٠ - مشورت

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ما یستغنى رجل عن مشورة ؛(٢٩١)

هیچ کس از مشورت بى نیاز نیست

(٢)امام حسنعلیه‌السلام :

ما تشاور قوم الا هدوا الى رشدهم ؛(٢٩٢)

هیچ ملتى با هم مشورت نکردند مگر آن که راه درست خود را پیدا کردند.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

خیر من شاورت ذوواالنهى والعلم واولوا التجارب والحزم ؛(٢٩٣)

بهترین کسى که با او مشورت کنى کسى است که صاحب عقل و علم و تجربه ها و دوراندیشى باشد.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

من استبد براءیه هلک و من شاور الرجال شارکها فى عقولها؛(٢٩٤)

هر کس خود راءى شد هلاک مى شود و هر کس با افراد صاحب نظر مشورت کند در عقل آنان شریک مى شود.

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

مشاورة العاقل الناصح رشد ویمن وتوفیق من الله فاذا اءشار علیک الناصح العاقل فایاک والخلاف فان فى ذلک العطب ؛(٢٩٥)

مشورت کردن با عاقل خیر خواه مایه هدایت و میمنت است و توفیقى است از جانب خداوند، پس هر گاه خیرخواه عاقل تو را راهنمایى کرد، مبادا مخالفت کنى که موجب نابودى مى شود.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

شاور فى امورک الذین یخشون الله ترشد؛(٢٩٦)

در کارهاى خود با افراد خدا ترس مشورت کن ، تا راه درست را بیابى

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

لا تستشر الکذاب فانه کالسراب یقرب علیک البعید ویبعه علیک القریب ؛(٢٩٧)

با دروغگو مشورت نکن ، چون دروغگو، مانند سراب ، دور را در نظرت نزدیک نشان مى دهد و نزدیک را دور.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من استشاره اءخوه المومن فلم یمحضه النصیحة سلبه الله لبه ؛(٢٩٨)

هر کس برادر مومنش با او مشورت کند و او صادقانه راهنمائیش نکند، خداوند عقلش را از او بگیرد.

(٩)امام سجادعلیه‌السلام :

حق المستشیر ان علمت اءن له راءیا اءشرت علیه وان لم تعلم اءرشدته الى من یعلم ؛(٢٩٩)

حق مشورت کننده این است ، که اگر براى راهنمایى او نظردارى ، راهنمائیش کنى و اگر اطلاعى نداشته باشى او را به کسى که (در آن زمینه) آگاهى دارد راهنمایى کنى

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یا على لاتشاور جبانا فانه یضیق علیک المخرج ولاتشاور البخیل فانه یقصربک عن غایتک ولاتشاور حریصا فانه یزیق لک شرها؛(٣٠٠)

اى على با ترسو مشورت مکن ، زیرا او راه بیرون آمدن از مشکل را بر تو تنگ مى کند و با بخیل مشورت مکن ، زیرا او تو را از هدف باز مى دارد و با حریص مشورت مکن ، زیرا او حریص بودن را در نظرت زیبا جلوه مى دهد.


٣١ - شجاعت

(١)امام علىعلیه‌السلام :

الشجاعة عز حاضر، الجبن ذل ظاهر؛(٣٠١)

شجاعت عزتى است آماده ، ترس ذلتى است آشکار.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

الشجاعة نصرة حاضرة وفضیلة ظاهرة ؛(٣٠٢)

شجاعت ، نصرتى نقد و فضیلتى آشکار است

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

السخاء والشجاعة غرائز شریفة ، یضعها الله سبحانه فیمن اءحبه وامتحنه ؛(٣٠٣)

سخاوت و شجاعت خصلت هاى والایى هستند که خداوند سبحان آن دو را در وجود هر کس که دوستش داشته و او را آزموده باشد مى گذارد.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

جبلت الشجاعة على ثلاث طبائع ، لکل واحدة منهن فضیلة لیست للاخرى : السخاء بالنفس والانفة من الذل وطلب الذکر...؛(٣٠٤)

شجاعت بر سه خصلت سرشته شده که هر یک از آنها فضیلتى دارد که دیگرى فاقد آن است : از خود گذشتگى ، تن ندادن به خوارى و ذلت و نامجویى

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

ثمرة الشجاعة الغیرة ؛(٣٠٥)

غیرت میوه شجاعت است

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

ثلاثة لاتعرف الافى ثلاث مواطن : لایعرف الحلیم الا عند الغضب الشجاع الا عند الحرب و لا اءخ الا عند الحاجة ؛(٣٠٦)

سه کس اند که جز در سه جا شناخته نمى شوند: بردبار جز در هنگام خشم ، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نیازمندى

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

لا اءشجع من لبیب ؛(٣٠٧)

شجاع تر از خردمند، وجود ندارد.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

لو ثمیزت الاشیاء لکان الصدق مع الشجاعة و کان الجبن مع الکذب ؛(٣٠٨)

اگر خصلت ها از یکدیگر متمایز و جدا شوند، هر آینه راستى با شجاعت باشد و بزدلى با دروغ

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

آفة الشجاعة اضاعة الحزم ؛(٣٠٩)

آفت شجاعت ، فروگذاشتن دوراندیشى است

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

العدل اءفضل من الشجاعة لان الناس لواستعملوا العدل عموما فى جمیعهم لاستغنوا عن الشجاعة ؛(٣١٠)

عدالت بهتر از شجاعت است زیرا اگر مردم عدالت را همگى دوباره به کار گیرند از شجاعت بى نیاز مى شوند.


٣٢ - بردبارى

(١)امام صادقعلیه‌السلام :

الحلم سراج الله والحلم یدور على خمسة اءوجه : اءن یکون عزیزا فیذل اءو یکون صادقا فیتهم اءو یدعو الى الحق فیستخف به اءو اءن یوذى بلا جرم اءو اءن یطالب بالحق و یخالفوه فیه ، فان آتیت کلا منها حقه فقد آصبت ...؛(٣١١)

بردبارى چراغ خداست پنج چیز است که بردبارى مى طلبد: شخص ‍ عزیز باشد و خوار شود، راستگو باشد و نسبت ناروا داده شود، به حق دعوت کند و سبکش بشمارند، بى گناه باشد و اذیت شود، حق طلبى کند و با او مخالفت کنند. اگر در هر پنج مورد، به حق رفتار کنى ، بردبار هستى

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

الحلم غطاء ساتر والعقل حسام قاطع ، فاستر خلل خلقک بحلمک و قاتل هواک بعقلک ؛(٣١٢)

بربارى پرده اى پوشاننده و عقل شمشیرى برنده است ، پس عیبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوس ‍ برخیز.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

ان لم تکن حلیما فتحلم فانه قل من تشبة بقوم الا اءوشک اءن یکون منهم ؛(٣١٣)

اگر بردبار نیستى خود را بردبار جلوه ده ، زیرا کمتر کسى است که خود را شبیه گروهى کند و بزودى یکى از آنان نشود.

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

کاد الحلیم اءن یکون نبیا؛(٣١٤)

آدم بردبار به پیامبرى نزدیک است

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لیس بحلیم من لم یعاشر بالمعروف من لابد له من معاشرته حتى یجعل الله من ذلک مخرجا؛(٣١٥)

بردبار نیست آن که با کسى که چاره اى جز معاشرت با او ندارد به نیکى معاشرت نکند تا این که خداوند براى او راه نجاتى از معاشرت با وى فراهم آورد.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

الحلم یطفى نار الغضب والحدة توجج احراقه ؛(٣١٦)

بردبارى آتش خشم را فرو مى نشاند و تندى آن را شعله ورتر مى کند.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

لیس الحلیم من عجز فهجم واذا قدر انتقم ، انما الحلیم من اذا قدر عفا و کان الحلم غالبا على کل اءمره ؛(٣١٧)

کسى که چون ناتوان شود هجوم برد و چون قدرت یابد انتقام گیرد بردبار نیست ، بلکه بردبار کسى که قدرت داشته باشد اما گذشت کند و بردبارى بر تمامى امور او غالب باشد.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

من حلم عن عدوه ظفر به ؛(٣١٨)

هر کس در مقابل دشمن بردبار باشد بر او پیروز مى شود.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

من غاظک بقبح السفه علیک ، فغظه بحسن الحلم عنه ؛(٣١٩)

هر کس با زشتى سبکسرى تو را خشمگین کرد تو با زیبایى بردبارى او را به خشم آور.

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

فاءما الحلم فمنه رکوب الجمیل ، و صحبة الابرار و رفع من الضعة و رفع من الخساسة و تشهى الخیر و تقرب صاحبه من معالى الدرجات والعفو والمهل والمعروف والصمت فهذاما یتشعب للعاقل بحلمه ؛(٣٢٠)

حاصل بردبارى : آراسته شدن به خوبیها، هم نشینى با نیکان ، ارجمند شدن ، عزیز گشتن ، رغبت به نیکى ، نزدیک شدن بردبار به درجات عالى ، گذشت ، آرامش و تاءنى ، احسان و خاموشى اینها ثمره بردبارى عاقل است


٣٣ - خشم

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الا ان خیر الرجال من کان بطى ء الغضب سریع الرضا؛(٣٢١)

بدانید که بهترین انسان ها کسانى هستند که دیر به خشم آیند و زود راضى شوند.

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ما تجرع عبد جرعة افضل عند الله من جرعة غیظ کظمها ابتغاء وجه الله ؛(٣٢٢)

انسان هیچ جرعه اى ننوشد که نزد خدا از جرعه خشمى که براى رضاى خدا فرو خورد بهتر باشد.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الغضب من الشیطان وان الشیطان خلق من النار وانما تطفاء النار بالماء فاذا غضب احدکم فلیتوضا؛(٣٢٣)

خشم از شیطان و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب خاموش ‍ مى شود، پس هر گاه یکى از شما به خشم آمد، وضو بگیرد.

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الصرعة کل الصرعة الذى یغضب غیشتد غضبه ویحمر وجهه ویقشر شعره فیصرع غضبه ؛(٣٢٤)

کمال دلیرى آن است که کسى خشمگین شود و خشمش شدت گیرد و چهره اش سرخ شود و موهایش بلرزد، اما بر خشم خود چیره گردد.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

بئس القرین الغضب : یبدى المعائب ویدنى الشر ویباعد الخیر؛(٣٢٥)

خشم همنشین بسیار بدى است : عیب ها را آشکار، بدى ها را نزدیک و خوبى ها را دور مى کند.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

اقدر الناس على الصواب من لم یغضب ؛(٣٢٦)

تواناترین مردم در تشخیص درست کسى است که خشمگین نشود.

(٧)

امام صادقعلیه‌السلام :

لیس منا من لم یملک نفسه عند غضبه ؛(٣٢٧)

کسى که هنگام خشم خوددار نباشد، از ما نیست

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

من غضب علیک ثلاث مرات ولم یقل فیک سوءا فاتخذه لنفسک خلیلا؛(٣٢٨)

هر کس سه بار بر تو خشم گرفت ولى به تو بد نگفت ، او را براى خود به دوستى انتخاب کن

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

المومن اذا غضب لم یخرجه غضبه من حق واذا رضى لم یدخله رضاه فى باطل والذى اذا قدر لم یاءخذ اکثر مماله ؛(٣٢٩)

مومن چون خشمگین شود، خشمش او را از حق بیرون نبرد و چون خشنود شود، خشنودیش او را به باطل نکشاند و چون قدرت یابد بیش از حق خود نگیرد.

(١٠)امام هادىعلیه‌السلام :

الغضب على من تملک لوم ؛(٣٣٠)

بر زیردستان خشمگین شدن نشانه پستى است


٣٤ - مردانگى

(١)امام علىعلیه‌السلام :

المروءة اسم جامع لسائر الفضائل والمحاسن ؛(٣٣١)

مردانگى ، نامى است که همه بزرگواریها و خوبیها را در بر مى گیرد.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

مر على قوم یتحدثون - فیم اءنتم ؟ فقالوا: نتذاکر المروءة ، فقال : اءو ما کفاکم الله فى کتابه اذ یقول : (ان الله یاءمر بالعدل والاحسان) فالعدل الانصاف والاحسان التفضل ، فما بعد هذا؟!؛

امام علىعلیه‌السلام بر گروهى عبور کردند که در حال گفتگو بودند. فرمودند در باره چه سخن مى گویید؟ عرض کردند: درباره مردانگى گفتگو مى کنیم فرمودند: آیا خداوند در کتاب خود پاسخ شما را نداده است ، آنجا که مى فرماید: «همانا خداوند به عدل و احسان فرمان مى دهد؟» عدل ، انصاف است و احسان ، نیکى و بخشش غیر از اینها چیز دیگرى هم هست ؟

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

المروءة اجتناب الرجل ما یشینه واکتسابه ما یزینه ؛(٣٣٢)

مردانگى ، دورى کردن احسان است از آنچه مایه ننگ اوست و به دست آوردن آنچه که باعث آراستگى اوست

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

جماع المروءة اءن لا تعمل فى السر ما تستحیى منه فى العلانیة ؛(٣٣٣)

اساس مردانگى ، این است که در پنهان ، کارى را نکنى که در آشکار از انجام آن شرم داشته باشى

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

یستدل على مروءة الرجل ببث المعروف وبذل الاحسان وترک الامتنان ؛(٣٣٤)

نشانه مردانگى انسان ، به همه نیکى کردن و احسان نمودن و منت نگذاشتن است

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

اصل المروءة الحیاء و ثمرتها العفة ؛(٣٣٥)

ریشه مردانگى حیا و میوه اش پاکدامنى است

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

من تمام المروءة اءن تنسى الحق لک وتذکر الحق علیک ؛(٣٣٦)

از کمال مردانگى است که حقى را که بر گردن دیگران دارى ، فراموش کنى و حقى را که دیگران بر گردن تو دارند، به یاد داشته باشى

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

بالصدق والوفاء تکمل المروءة لاهلها؛(٣٣٧)

با صداقت و وفادارى ، مردانگى به کمال مى رسد.

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

المروءة اصلاح المال ؛(٣٣٨)

مردانگى ، اصلاح ثروت است

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

اءقیلوا ذوى المروءآت عثراتهم ، فیما یعتر منهم عاثر الا وید الله بیده یرفعه ؛(٣٣٩)

از لغزش جوانمردان در گذرید، زیرا که هیچ یک از آنان نلغزد، مگر این که دست خداوند دستش را بگیرد و او را بلند کند.


٣٥ - سخاوت

(١)امام علىعلیه‌السلام :

السخاء یکسب المحبة ویزین الاخلاق ؛(٣٤٠)

سخاوت ، محبت آور و زینت اخلاق است

(٢)امام صادقعلیه‌السلام :

السخاء من اءخلاق الانبیاء، و هو عماد الایمان ؛ و لا یکون مومن الا سخیا، و لا یکون سخیا الا ذو یقین وهمة عالیة ؛ لان السخاء شعاع نور الیقین ، ومن عرف ما قصد هان علیه ما بذل ؛(٣٤١)

سخاوت از اخلاق پیامبران و ستون ایمان است هیچ مومنى نیست مگر آن که بخشنده است و تنها آن کس بخشنده است که از یقین و همت والا برخوردار باشد؛ زیرا که بخشندگى پرتو نور یقین است هر کس هدف را بشناسد بخشش بر او آسان شود.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

السخى قریب من الله ، قریب من الناس ، قریب من الجنة ؛(٣٤٢)

سخاوتمند به خدا، مردم و بهشت نزدیک است

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

السخاء ما کان ابتداء، فاءما ما کان من مساءلة فحیاء و تذمم ؛(٣٤٣)

سخاوت آن است که بى درخواست انجام گیرد، اما سخاوتى که در مقابل درخواست باشد ناشى از شرمندگى و براى افرار از سرزنش ‍ است

(٥)امام رضاعلیه‌السلام :

السخى یاءکل من طعام الناس لیاءکلوا من طعامه ، والبخیل لا یاءکل من طعام الناس لئلا یاءکلوا من طعامه ؛(٣٤٤)

سخاوتمند از غذاى مردم مى خورد، تا مردم از غذاى او بخورند اما بخیل از غذاى مردم نمى خورد تا آنها نیز از غذاى او نخورند.

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

طعام السخى دواء وطعام الشحیح داء؛(٣٤٥)

غذاى سخاوتمند، دارو است و غذاى بخیل ، درد.

(٧)امام صادقعلیه‌السلام :

- لما سئل عن حد السخاء -: تخرج من مالک الحق الذى اءوجبه الله علیک ، فتضعه فى موضعه ؛(٣٤٦)

در پاسخ به سوال از مرز سخاوت فرمودند: حقوقى را که خداوند بر اموال تو واجب کرده است ، خارج کنى و آن را در جاى خودش قرار دهى

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

السخى بما ملک واءراد به وجه الله ، واءما السخى فى معصیة الله فحمال سخط الله وغضبه وهو اءبخل الناس على نفسه فکیف لغیره !؛(٣٤٧)

سخاوتمند کسى است که از اموال خود و براى رضاى خدا سخاوت داشته باشد، اما کسى که در راه معصیت خدا دست و دل باز دارد، بارکش ‍ ناخوشنودى و خشم خداست چنین کسى بخیل ترین مردمان نسبت به خود است چه رسد به دیگران

(٩)امام حسن عسگرىعلیه‌السلام .

ان للسخاء مقدارا فان زاد علیه فهو سرف ؛(٣٤٨)

سخاوت اندازه اى دارد که اگر از آن فراتر رود اسراف است

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله یبغض البخیل فى حیاته ، السخى عند وفاته ؛(٣٤٩)

خداوند از کسى که در زندگى بخیل باشد و در هنگام مرگ سخى شود، نفرت دارد.


٣٦ - اسراف

امام صادقعلیه‌السلام :

(١)ان السرف یورث الفقر وان القصد یورث الغنى ؛(٣٥٠)

اسراف باعث فقر یا میانه روى موجب بى نیازى مى شود.

(٢)امام باقرعلیه‌السلام :

یا بنى علیک بالحسنة بین السیئتین تمحو هما قال : و کیف ذلک یا اءبة ؟ قال : مثل قوله ، «والذین اذا اءنفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا» ؛(٣٥١)

امام باقرعلیه‌السلام به فرزندش امام صادقعلیه‌السلام فرمودند: تو را سفارش مى کنم به انجام کار خیر وسط دو کار بد تا آن دو را محو کند، امام صادقعلیه‌السلام سئوال کردند چگونه چنین چیزى ممکن است ؟ امام فرمودند: همانطور که مومنین مى گوید مومنین کسانى هستند که وقتى خرج مى کنند اسراف و یا سختگیریى نمى کنند (اسراف و سختگیرى هر دو بدند و میانه روى وسط آنها خوب است).

(٣)امام صادقعلیه‌السلام :

لیس فیما اصلح البدن اسراف انما الاسراف فیما اءتلف المال واءضر بالبدن ؛(٣٥٢)

در آنچه بدن را سالم نگه مى دارد اسراف نیست بلکه اسراف در چیزهایى است که مال را از بین ببرد و به بدن صدمه بزند.

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

للمسرف ثلاث علامات : یشترى مالیس له ویلبس ما لیس له ویاءکل ما لیس له ؛(٣٥٣)

اسراف کننده سه نشانه دارد: آنچه در شانش نیست خریدارى کند، آنچه در شانش نیست مى پوشد و آنچه در شانش نیست مى خورد.

(٥)امام صادقعلیه‌السلام :

من اءنفق شیئا فى غیر طاعة الله مبذر ومن اءنفق فى سبیل الخیر فهو مقتصد؛(٣٥٤)

هر کس مالى را در غیر طاعت خداوند خرج کند، اسرافکار و هر کس که در راه خیر خرج نماید، میانه رو است

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یا على اءربعة یذهبن ضیاعا: الاکل على الشبع والسراج فى القمر والزرع فى السبخة والصنیعة عند غیر اءهلها؛(٣٥٥)

اى على چهار چیز به هدر مى رود: ١. خوردن بعد از سیرى ، ٢. روشن کردن چراغ در مهتاب (جائى که روشن است)، ٣. زراعت در زمینى که شوره زار است ، ٤. نیکى کردن به کسى که لایق آن نیست

(٧)امام صادقعلیه‌السلام :

روى اءنه نظر الصادق الى فاکهة قد رمیت من دراه لم یستقص اءکلها فغضب وقال : ما هذا ان کنتم شبعتم فان کثیرا من الناس لم یشبعوا فاطعموه من یحتاج الیه ؛(٣٥٦)

نقل شده است از امام صادقعلیه‌السلام مشاهده کردند که سیبى نیم خورده از خانه بیرون انداخته اند، خشمگین شدند و فرمودند: اگر شما سیر هستید، خیلى از مردم گرسنه اند خوب بود آن را به نیازمندش ‍ مى دادید.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

فدع الاسراف مقتصدا واذکر فى الیوم غدا واءمسک من المال بقدر ضرورتک وقدم الفضل لیوم حاجتک ؛(٣٥٧)

اسراف را رها کن و میانه روى در پیش گیر و امروز به یاد فرداباش و از مال به اندازه ضرورتت نگه دار و اضافى آن را براى روز نیازمندیت (قیامت) پیش فرست

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

لما سئل عن اءدنى الاسراف -: الذالک ثوب صونک واهراقک فضل انائک ...؛(٣٥٨)

در پاسخ به سوال از کمترین حد اسراف فرمودند: کم ترین اندازه آن این است که لباس بیرونت را لباس خانه دم دستى قرار دهى و ته مانده ظرفت را دور بریزى

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

الاسراف مذموم فى کل شى ء الا فى اءفعال البرد؛(٣٥٩)

اسراف در هر چیزى باپسند است ، مگر در کارهاى خیر.


٣٧ - قناعت

(١)امام علىعلیه‌السلام :

اءنعم الناس عیشا منحه الله سبحانه القناعة و اءصلح له زوجه ؛(٣٦٠)

خوش ترین زندگى را کسى دارد که خداوند سبحان قناعت را ارزانیش ‍ داشته و همسرى پاک وشایسته نصیبش گردانیده است

(٢)حدیث قدسى :

اءوحى الله تعالى داودعلیه‌السلام وضعت الغنى فى القناعة وهم یطلبونه فى کثیرة المال فلا یجدونه ؛(٣٦١)

خداوند متعال به داودعلیه‌السلام وحى کرد: من بى نیازى را در قناعت نهاده ام ، اما مردم آن را در فراوانى مال مى جویند. از این رو نمى یابندش

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

من قنعت نفسه عز معسرا؛(٣٦٢)

هر کس قانع باشد، در عین تنگدستى با عزت است

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

ثمرة القناعة الاجمال فى المکتسب والعزوف عن الطلب ؛(٣٦٣)

میوه قناعت ، میانه روى در کسب و کار است و خویشتندارى از دست دراز کردن سوى مردم

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

فى صفة الانبیاء -، ولکن الله سبحانه جعل رسله اولى قوة فى عزائمهم وضعفة فیماترى الاعین من حالاتهم مع قناعة تملا القلوب والعیون غنى وخصاصة تملا الابصار والاسماع اذى ؛(٣٦٤)

در صفات پیامبران مى فرماید: خداوند سبحان فرستادگان خود را داراى اراده هایى قوى قرار داد ولى از نظر ظاهر ضعیف بودند قناعتى داشتند که چشم و دلشان را سیر مى کرد، هر چند اگر فقر و نادارى آنان معلوم مى گشت ، چشم ها و گوش ها را از ناراحتى لبریز مى نمود.

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

انظر الى من هو دونک فى المقدرة و لا تنظر الى من هو فوقک فى المقدرة فان ذلک اءقنع لک بما قسم لک ؛(٣٦٥)

به ناتوان تر از خودت ، بنگر و توانگر از خویش ، منگر، زیرا که تو را به آنچه قسمت تو شده است قانع تر مى سازد.

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

واقنع بما اوتیته یخف علیک الحساب ؛(٣٦٦)

به آنچه داده شده اى قانع باشد، تا حسابت سبک شود.

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

من رضى الله بالیسیر من المعاش رضى الله بالیسیر من العمل ؛(٣٦٧)

هر کس به معاش (و روزى) اندک خدا خشنود باشد، خداوند به عمل اندک او خشنود شود.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

اقنعوا بالقلیل من دنیاکم لسلامة دینکم فان المومن البلغة الیسیرة من الدنیا تقنعه ؛(٣٦٨)

براى سالم ماندن دینتان ، به اندکى از دنیاى خود قانع باشید، زیرا که مومن را اندکى او را کفایت کند قاتع مى سازد.

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

_____________________

پاورقى ها ٢٨٨- تنبیه الخواطر ٢/١٢١.

٢٨٩- غررالحکم ٢/١٢٨/٢٠٧٨.

٢٩٠- خصال ١٤٧/١٧٨.

٢٩١- نهج الفصاحه ح ١٦٣٧.

٢٩٢- تحف العقول ص ٢٣٣.

٢٩٣- غررالحکم ٣/٤٢٨/٤٩٩٠.

٢٩٤- نهج البلاغه قصار ١٦١.

٢٩٥- محاسن ٢/٦٠٢/٢٥.

٢٩٦- غررالحکم ٤/١٧٩/٥٧٥٦.

٢٩٧- غررالحکم ٦/٣١٠/١٠٣٥١.

٢٩٨- بحارالانوار ٧٢/١٠٤/٣٦.

٢٩٩- خصال ص ٥٧٠.

٣٠٠- علل الشرایع ٢/٥٥٩/١.

٣٠١- غررالحکم ١/١٥٢/٥٧٢.

٣٠٢- غررالحکم ٢/٣٠/١٧٠٠.

٣٠٣- غررالحکم ٢/٥٦/١٨٢٠.

٣٠٤- تحف العقول ص ٣٢٣.

٣٠٥- غررالحکم ٣/٣٢٨/٤٦٢٠.

٣٠٦- بحارالانوار ٧٨/٢٢٩/٩.

٣٠٧- غررالحکم ٦/٣٧٣/١٠٥٩١.

٣٠٨- غررالحکم ٥/١١٨/٧٥٩٧.

٣٠٩- غررالحکم ٣/١٠٥/٣٩٣٨.

٣١٠- شرح نهج البلاغه ٢٠/٣٣٣/٨١٦.

٣١١- بحارالانوار ٧١/٤٢٢/٦١.

٣١٢- نهج البلاغه حکمت ٤٢٤.

٣١٣- نهج البلاغه حکمت ٢٠٧.

٣١٤- بحارالانوار ٤٣/٧٠/٦١.

٣١٥- کنزالعمال ٣/١٣٠/٥٨١٥.

٣١٦- غررالحکم ٢/١٢٣/٢٠٦٣.

٣١٧- غررالحکم ٥/٩١/٧٥٢٩.

٣١٨- کنزالفوائد ص ١٤٧.

٣١٩- غررالحکم ٥/٣٣٣/٨٦٢٠.

٣٢٠- تحف العقول ص ١٦.

٣٢١- نهج الفصاحه ح ٤٦٩.

٣٢٢- نهج الفصاحه ح ٢٦٢٨.

٣٢٣- نهج الفصاحه ح ٦٦٠

٣٢٤- نهج الفصاحه ح ١٨٧٢.

٣٢٥- غررالحکم ٣/٢٥٧/٤٤١٧.

٣٢٦- غررالحکم ٢/٤٠٨/٣٠٤٧.

٣٢٧- کافى ٢/٦٣٧/٢.

٣٢٨- معدن الجواهر ص ٣٤.

٣٢٩- بحارالانوار ٧٨/٢٠٩/٨٥.

٣٣٠- بحارالانوار ٧٨/٣٧٠/٤.

٣٣١- غررالحکم ٢/١٥٨/٢١٧٨.

٣٣٢- کنزالعمال ٢/٤٥١/٤٤٧٥.

٣٣٣- غررالحکم ٢/٥٦/١٨١٥.

٣٣٤- غررالحکم ٣/٣٧٣/٤٧٨٥.

٣٣٥- غررالحکم ٦/٤٥٣/١٠٩٧٤.

٣٣٦- غررالحکم ٦/٣٩/٩٤٠٩.

٣٣٧- غررالحکم ٣/٢٣١/٤٣٠٧.

٣٣٨- کنزالعمال ٣/٤٠٨/٧١٧٨.

٣٣٩- نهج البلاغه حکمت ٢٠.

٣٤٠- غررالحکم ٢/١٠/١٦٠٠.

٣٤١- بحارالانوار ٧١/٣٥٥/١٧.

٣٤٢- بحارالانوار ٧٣/٣٠٨/٣٧.

٣٤٣- بحارالانوار ٧١/٣٥٧/٢١.

٣٤٤- بحارالانوار ٧١/٣٥٢/٨.

٣٤٥- بحارالانوار ٧١/٣٥٧/٢٢.

٣٤٦- بحارالانوار ٧١/٣٥٣/١٠.

٣٤٧- بحارالانوار ٧١/٣٥٥/١٧.

٣٤٨- بحارالانوار ٦٩/٤٠٧/١١٥.

٣٤٩- بحارالانوار ٧٧/١٧٥/٨.

٣٥٠- وسائل الشیعه ١٥/٢٥٨/٨.

٣٥١- تفسیر نورالثقلین ٤/٢٧/٩٨.

٣٥٢- بحارالانوار ٧٥/٣٠٣/٦.

٣٥٣- تفسیر نورالثقلین ١/٧٧٢/٣١٣.

٣٥٤- بحارالانوار ٧٥/٣٠٢/١.

٣٥٥- من لا یحضر الفقیه ٤/٣٧٣/٥٧٦٢.

٣٥٦- بحارالانوار ٦٦/٤٣٢/١٦.

٣٥٧- نهج البلاغه نامه ٢١.

٣٥٨- کافى ٤/٥٦/١٠.

٣٥٩- غررالحکم ٢/٨٦/١٩٣٨.

٣٦٠- غررالحکم ٢/٤٦٠/٣٢٩٥.

٣٦١- بحارالانوار ٧٨/٤٥٣/٢١.

٣٦٢- غررالحکم ٥/٢٩٤/٨٤٣٩.

٣٦٣- غررالحکم ٣/٣٣٠/٤٦٣٤.

٣٦٤- نهج البلاغه از خطبه ١٩٢.

٣٦٥- کافى ٨/٢٤٤/٣٣٨.

٣٦٦- بحارالانوار ٧٧/١٨٧/٣٧.

٣٦٧- کافى ٢/١٣٨/٣.

٣٦٨- غررالحکم ٢/٢٥٩/٢٥٤٩.

 

٣٨ - حرص اقنع بما قسم الله لک ولاتنظر الى ما عند غیرک و لا تتمن ما لست نائله فانه من قنع شبع ومن لم یقنع لم یشبع وخذ حظک من آخرتک ؛(٣٦٩)

 

به آنچه خداوند قسمت تو کرده قانع باش و به آنچه دیگران داردند چشم مدوز و آنچه را که بدان نمى رسى ، آرزو مکن زیرا کسى که قانع باشد، سیر مى شود و کسى که قانع نباشد، سیر نمى شود و به فکر بهره آخرتت باش


٣٨ - حرص

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ایاکم والشح فانما هلک من کان قبلکم بالشح امرهم بالبخل فبخلوا واءمر هم بالقطیعة وامرهم بالفجور ففجروا؛(٣٧٠)

از حرص بپرهیزید که پیشینیان شما در نتیجه حرص هلاک شدند، حرص ‍ آنها را به بخل وادار کرد بخیل شدند. به قطع رحم وادار کرد و قطع رابطه کردند با خویشاوندان به بدى وادارشان کرد و بدکار شدند.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

ان الدنیا مشغلة عن غیرها ولم یصب صاحبها منها شیئا الا فتحت له حرصا علیها ولهجا بها ولن یستغنى صاحبها بما نال فیها عمالم یبلغه منها؛(٣٧١)

براستى که دنیا آدمى را به کلى سرگرم مى سازد و دنیا پرست به چیزى از آن نرسد، مگر آن که باب حرص و شیفتگى به آن بر رویش گشوده شود و به آنچه از این دنیا دست یافته اکتفا نمى کند تا در پى چیزى که بدست نیاورده نرود.

(٣)امام حسینعلیه‌السلام :

لیست العفة بما نعة رزقا و لا الحرص بجالب فضلا وان الرزق مقسوم والاجل محتوم واستعمال الحرص طالب الماءثم ؛(٣٧٢)

نه خوددارى از حرام و ناپسند، مانع روزى مى شود و نه حرص روزى بیشتر مى آورد، که روزى تقسیم شده و اجل حتمى است و حرص به سوى گناه مى کشد.

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

حرم الحریص خصلتین ولزمته خصلتان : حرم القناعة فافتقد الراحة وحرم الرضا فافتقد الیقین ؛(٣٧٣)

حریص از دو خصلت محروم شده و در نتیجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در نتیجه آسایش را از دست داده است ، از راضى بودن محروم است و در نتیجه یقین را از دست داده است

(٥)امام باقرعلیه‌السلام :

مثل الحریص على الدنیا مثل دودة القز: کلما ازدادت من القز على نفسها لفا کان اءبعد لها من الخروج ، حتى تموت غما؛(٣٧٤)

مثل حریص به دنیا، مثل کرم ابریشم است که هر چه بیشتر دور خود ببافد خارج شدن از پیله بر او سخت تر مى شود تا آن که از غصه مى میرد.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

الحرص موقع فى کثیر الغیوب ؛(٣٧٥)

حرص انسان را به عیب هاى زیادى مبتلا مى کند.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

اغنى الاغنیاء من لم یکن للحرص اءسیرا؛(٣٧٦)

بى نیازترین بى نیازان کسى است که اسیر حرص نباشد.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

انتقم من الحرص بالقناعة کما تنتقم من العدو بالقصاص ؛(٣٧٧)

از حرص ، با قناعت انتقام بگیر، چنان که با قصاص از دشمن انتقام مى گیرى

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

اءعظم الناس ذلا الطامع الحریص المریب ؛(٣٧٨)

ذلیل ترین مردم ، کسى است که طمعکار، حریص و وسوسه گر باشد.

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

ان البخل والجبن والحرص غرائز شتى یجمعها سوء الظن بالله ؛(٣٧٩)

به درستى که بخل و ترس و حرص ، غریزه ها و تمایلات متعدد و پراکنده اى هستند که سوءظن به خداوند آنها را جمع مى کند.


٣٩ - رحم

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله رحیم یحب الرحیم یضع رحمته على کل رحیم ؛(٣٨٠)

خداوند رحیم است و رحیم را دوست دارد و دست مهر خود را بر سر هر رحیمى مى گذارد.

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

والذى نفسى بیده لا یدخل الجنة الا رحیم ، قالوا: «کلنا رحیم» ، قال : لا حتى ترحم العامة ؛(٣٨١)

سوگند به آنکه جانم در دست اوست کسى جز شخص رحیم به بهشت نمى رود. عرض کردند: «همه ما دل رحم و مهربانیم» ، فرمودند: نه ، مگر آن گاه که به عموم مردم رحم کنید.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من رحم ولو ذبیحة عصفور رحمه الله یوم القیامة ؛(٣٨٢)

هر کس حتى به لاشه گنجشکى رحم کند، خداوند در روز قیامت به او رحم خواهد کرد.

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

المومن ینصر المظلوم و یرحم المسکین نفسه منه فى عناء والناس ‍ منه فى راحة ؛(٣٨٣)

مومن مظلوم را یارى مى کند و به مسکین و درمانده رحم مى نماید، جانش از او در رنج است و مردم از او در آسایش

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ارحم الصغیر ووقر الکبیر تکن من رفقائى ؛(٣٨٤)

به کودکان رحم کن و بزرگسالان را احترام نما تا از دوستان من باشى

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

انما ینبغى لاهل العصمة والمصنوع الیهم فى السلامة اءن یرحموا اءهل الذنوب والمعصیة ویکون الشکر هو الغالب علیهم ؛(٣٨٥)

شایسته است که افراد پاکدامن و بهره مند از سلامت ، با گنهکاران و اهل معصیت ، رحیم باشند و سپاسگزارى (حق) بر جان آنان چیره شود.

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من لا یرحم لا یرحم ومن لایغفر له ومن لایتب لا یتوب الله علیه ؛(٣٨٦)

هر کس رحم نکند به او رحم نشود، هر کس نبخشد بخشیده نشود و هر کس پوزش را نپذیرد، خداوند پوزش و توبه او را نخواهد پذیرفت

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

یا اءیها الانسان ما جراءک على ذنبک ...؟! اءما ترحم من نفسک ما ترحم من غیرک ؛(٣٨٧)

اى انسان ، چه چیز تو را در گناه کردن گستاخ کرده است ...؟! چرا همچنان که به دیگران رحم مى کنى به خودت رحم نمى کنى ؟!

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ارحموا عزیزا ذل ، وغنیا افتقر وعالما ضاع فى زمان الجهال ؛(٣٨٨)

به عزیزى که خوار گشته و ثروتمندى که فقیر شده و دانشمندى که در روزگار نادانان تباه گردیده است ، رحم کنید.

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

ارحم من دونک یرحمک من فوقک وقس سهوه بسهوک ومعصیته لک بمعصیتک لربک وفقره الى رحمتک بفقرک الى رحمة ربک ؛(٣٨٩)

به زیر دست خود رحم کن تا بالا دستت به تو رحم کند و خطاى او را با خطاى خودت و نافرمانى اش از تو را با نافرمانى خود از پروردگارت و احتیاج او به ترحم تو را به احتیاجت و رحمت و بخشایش خدایت بسنج


٤٠ - غبطه

(١)امام صادقعلیه‌السلام :

ان المومن یغبط ولایحسد والمنافق یحسد ولایغبط؛(٣٩٠)

مومن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.

(غبطه آن است که آرزو کنى آنچه دیگرى دارد، داشته باشى بدون اینکه آرزوى نابودى نعمت دیگرى را داشته باشى و حسد آن است که بخواهى نعمتى را که دیگرى دارد، نداشته باشد).

(٢)امام صادقعلیه‌السلام :

من کان آخر یومیه خیرهما فهو مغبوط؛(٣٩١)

کسى که امروزش بهتر از دیروزش باشد، شایسته است که مورد غبطه قرار گیرد.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

اءغبط الناس المسارع الى الخیرات ؛(٣٩٢)

شایسته ترین مردم که مورد غبطه قرار گیرد کسى است که براى انجام کار خیر سبقت مى گیرد.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

ما المغبوط الا من کانت همته نفسه لا یغبها عن محاسبتها و مطالبتها ومجاهدتها؛(٣٩٣)

شایسته نیست کسى مورد غبطه قرار گیرد، مگر کسى که همتش خودش ‍ باشد در این که از خودش حساب کشى کند و خودش را مؤ اخذه نماید و در اصلاح خود بکوشد.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

ان المغبون من غبن عمره وان المغبوط من اءنفذ عمره فى طاعة ربه ؛(٣٩٤)

بدرستى که زیانکار کسى است که عمرش را بیهوده تلف کند، و کسى که عمر خود را در اطاعت خدا بگذارند شایسته است مورد غبطه قرار گیرد.

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

راءى موسىعلیه‌السلام رجلا عند العرش فغبطه بمکانه فساءل عنه فقال : کان لایحسد الناس على ما آتاهم الله من فضله ؛(٣٩٥)

حضرت موسىعلیه‌السلام مردى را نزد عرش دید و به جایگاه او غبطه خورد و در مورد او سوال کرد. به او گفته شد که او به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است حسد نمى برد.

(٧)امام صادقعلیه‌السلام :

انه قال لبعض شیعته - علیکم بالورع والاجتهاد، وصدق الحدیث واءداء الامانة والتمسک بما اءنتم علیه ، فانما یغتبط اءحدکم اذا انتهت نفسه الى هاهنا، واءومى بیده الى حلقه ؛(٣٩٦)

امام صادقعلیه‌السلام به بعضى از شیعیان خود فرمودند: بر شما لازم است پرهیزکارى و تلاش و راستگویى و امانت دارى و چنگ زدن به مذهب خود، زیرا هر یک از شما به هنگام جان دادن ، غبطه او را خواهد خورد.

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

فى فضل زیارة الحسین بن علىعلیه‌السلام ولقد حدثنى اءبى اءنه لم یخل مکانه منذ قتل من مصل یصلى علیه من الملائکة اءو من الجن اءومن الانس اءو من الوحش وما من شى ء الا وهو یغبط زائره ویتمسح به ویرجو فى النظر الیه الخیر لنظره الى قبره ؛(٣٩٧)

پدرم در فضیلت زیارت حسین بن علىعلیه‌السلام فرمودند : جایگاه آن حضرت از آن زمان که کشته شده ، از فرشته یا جن یا حیوان وحشى که بر آن حضرت درود مى فرستد خالى نیست و هر چیزى غبطه زائر آن حضرت را مى خورد و خود را به او مى مالد و در نگاه کردن به زائر امام حسینعلیه‌السلام امید خیر دارد زیرا او به قبر امام حسینعلیه‌السلام نگاه کرده است

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یروى عن ربه تبارک وتعالى - حقت محبتى على المتزاورین فى وحقت محبتى على المتباذلین فى وهم على منابر من نور یغبطهم النبیون والصدیقون بمکانهم ؛(٣٩٨)

خداوند متعال مى فرماید: برخود واجب کرده ام دوست داشتن کسانى که به خاطر من به دیدار یکدیگر مى روند و کسانى که در راه من به یکدیگر بخشش مى نمایند، چنین کسانى (روز قیامت) بر منابرى از نورند به گونه اى که پیامبران و صدیقین به جایگاه آنان غبطه مى خورند.

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءلا احدثکم عن اءقوام لیسوا باءنبیاء و لا شهداء یغبطهم یوم القیامة الانبیاء والشهداء بمنازلهم من الله على منابر من نور. قیل : من هم یا رسول الله ؟ قال : هم الذین یحببون عباد الله الى الله و یحببون الله الى عباد، قلنا: هذا حببوا الله الى عباده ، فکیف یحببون عباد الله الى الله ؟ قال : یاءمرونهم بما یحب الله وینهونهم عما یکره الله ، فاذا اءطاعوهم اءحبهم الله ؛(٣٩٩)

آیا آگاه کنم شما را از گروهى که نه از انبیا هستند و نه از شهدا، ولى انبیا و شهدا در روز قیامت به مقام و منزلت آنان غبطه مى خورند، و آنها بر منبرهایى از نور نشسته اند؟ سوال شد اى رسول خدا! آنان کیانند؟ فرمودند: آنان کسانى هستند که بندگان خدا را نزد خدا و خدا را نزد بندگانش محبوب مى گرداند عرض کردیم : ایجاد محبت خدا در دلها معلوم است ، ولى چگونه بندگان را نزد خدا محبوب مى گردانند؟ فرمودند: آنان را فرمان مى دهند به آنچه خدا دوست مى دارد و باز مى دارند از آنچه خدا دوست نمى دارد، پس اگر آنان را اطاعت کنند، خداوند دوستشان مى دارد.


٤١ - حسد

(١)امام صادقعلیه‌السلام :

قال لقمان لابنه : وللحاسد ثلاث علامات : یغتاب اذا غاب و یتملق اذا شهد و یشمت بالمصیبة ؛(٤٠٠)

لقمان به فرزندش گفت : حسود را سه نشانه است : پشت سر غیبت مى کند، رو به رو تملق مى گوید و از گرفتارى دیگران شاد مى شود.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

الحسد عیب فاضح و شح فادح لایشفى صاحبه الا بلوغ آماله فیمن یحسده ؛(٤٠١)

حسادت عیبى رسوا و بخلى سهمگین است و حسود تا به آرزوى خود درباره محسودش نرسد آرام نمى گیرد.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

الحسود سریع الوثبة ، بطى ء العطفة ؛(٤٠٢)

حسود زود خشمگین مى شود و دیر کینه از دلش مى رود.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

الحسد لا یجلب الا مضرة وغیظا یوهن قلبک و یمررض ‍ جسمک ؛(٤٠٣)

حسادت نتیجه اى جز زیان و ناراحتى که دلت را سست و تنت را بیمار مى گرداند به بار نمى آورد.

(٥)امام صادقعلیه‌السلام :

یقول ابلیس لجنوده : اءلقوا بینهم الحسد والبغى ، فانهما یعد لان عند الله الشرک ؛(٤٠٤)

شیطان به سپاهیانش مى گوید: میان مردم حسد و تجاوزگرى بیاندازید چون این دو، نزد خدا برابر با شرک است

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

النصیحة من الحاسد محال ؛(٤٠٥)

نصیحت و خیرخواهى از حسود محال است

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

استعینوا على قضاء حوائجکم بالکتمان ، فان کل ذى نعمة محسود؛(٤٠٦)

در برآوردن نیازهاى خود از پنهان کارى کمک بگیرید، زیرا هر صاحب نعمتى مورد حسد واقع مى شود.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ایاکم والحسد، فانه یاءکل الحسنات کما تاءکل النار الحطب ؛(٤٠٧)

از حسادت بپرهیزید، زیرا حسد نیکى ها را مى خورد چنان که آتش هیزم را مى خورد.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

لله در الحسد ما اعدله ! بدا بصاحبه فقتله ؛(٤٠٨)

آفرین بر حسادت ! چه عدالت پیشه است ! پیش از همه صاحب خود را مى کشد.

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

ستة لا تکون فى المومن : العسر والنکه والحسد واللجاجة والکذب والبغى ؛(٤٠٩)

شش (صفت) در مومن نیست : سخت گیرى ، بى خبرى ، حسادت ، لجاجت ، دروغگویى و تجاوز.


٤٢ - امانتدارى

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لا تزال امتى بخیر ما تحابوا و تهادوا واءدوا الامانة ؛(٤١٠)

امت من تا هنگامى که یگدیگر را دوست بدارند، به یکدیگر هدیه دهند و امانتدارى کنند، در خیر و خوبى خواهند بود.

(٢)امام صادقعلیه‌السلام :

انظر ما بلغ به علىعلیه‌السلام عند رسول اللهصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فالزمه فان علیاعلیه‌السلام انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله بصدق الحدیث واءداء الامانة ؛(٤١١)

بنگر علىعلیه‌السلام با چه چیز آن مقام را نزد پیامبر خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پیدا کرد همان را پیروى کن همانا علىعلیه‌السلام آن مقام را نزد پیامبر خداصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با راستگویى و امانتدارى بدست آورد.

(٣)امام صادقعلیه‌السلام :

اتقوا الله ، وعلیکم باءداء الامانة الى من ائتمنکم فلو اءن قاتل اءمیرالمومنینعلیه‌السلام ائتمننى على اءمانة لادیتها الیه ؛(٤١٢)

تقواى الهى پیشه کنید و امانت را به کسى که شما را امین دانسته است ، باز گردانید، زیرا حتى اگر قاتل امیر المومنینعلیه‌السلام امانتى را به من بسپرد هر آینه آن را به او بر مى گردانم

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

الامانة تجر الرزق ، والخیانة تجر الفقر؛(٤١٣)

امانتدارى روزى مى آورد و خیانت در امانت فقر.

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لا تنظروا الى کثرة صلاتهم وصومهم وکثرة الحج والمعروف وطنطنتهم باللیل ، ولکن انظروا الى صدق الحدیث واءداء الامانة ؛(٤١٤)

به زیادى نماز و روزه و حج و احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نکنید، بلکه به راستگویى و امانتدارى آنها توجه کنید.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

لا تخن من ائتمنک وان خانک ولاتذع سره وان اءذاع سرک ؛(٤١٥)

به کسى که تو را امین قرار داده است خیانت مکن هر چند او به تو خیانت کرده باشد و راز او را فاش مساز اگر چه او راز تو را فاش ساخته باشد.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

لا تاءمنن ملولا؛(٤١٦)

شخص به ستوه آمده و رنجیده را امین مشمار.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من خان اءمانة فى الدنیا ولم یردها الى اءهلها ثم اءدرکه الموت مات على غیر ملتى ویلقى الله و هو علیه غضبان ؛(٤١٧)

کسى که در دنیا به امانتى خیانت کند و آن را به صاحبش بر نگرداند و آن گاه بمیرد و دین من نمرده است و با خدا دیدار مى کند در حالى که بر او خشمگین است

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

من ائتمن غیر اءمین فلیس له على الله ضمان لانه قدنهاه اءن یاتمنه ؛(٤١٨)

هر کس به فردى غیر امین امانت بسپارد، خداوند ضامن او نیست ، زیرا او را از امانت سپارى به غیر امین باز داشته است

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

لیس منا من یحقر الامانة حتى یستهلکها اذا استوددعها؛(٤١٩)

از ما نیست کسى که امانت را کوچک بشمارد و از آن مواظبت نکند و در معرض تلف شدن قرار بدهد.


٤٣ - اصلاح بین مردم

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اتقوا الله و اءصلحوا ذات بینکم فان الله یصلح بین المومنین یوم القیامة ؛(٤٢٠)

تقواى الهى داشته باشید و اصلاح کنید میان خودتان را زیرا خداوند در روز قیامت میان مومن را اصلاح مى کند.

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءلا اخبرکم باءفضل من درجه الصیام والصلاة والصدیقه ؟ صلاح ذات البین ، فان فساد ذات البین هى الحالقة ؛(٤٢١)

آیا شما را به چیزى با فضیلت تر از نماز روزه و صدقه (زکات) آگاه نکنم ؟ آن چیز اصلاح میان مردم است ، زیرا تیره شدن رابطه میان مردم ریشه کن کننده دین است

(٣)امام کاظمعلیه‌السلام :

طوبى للمصلحین بین الناس ، اولئک هم المقربون یوم القیامة ؛(٤٢٢)

خوشا به سعادت اصلاح کننده بین مردم که آنان همان مقربان روز قیامت اند.

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

للمفضل -: اذا راءیت بین اثنین من شیعتنا منازعة فافتدها من مالى ؛(٤٢٣)

به مفضل فرمودند: هر گاه میان دو نفر از شیعان من نزاعى دیدى از مال من غرامت بده (یعنى با پرداخت وجه مورد اختلاف ، میان آنان را اصلاح کن).

(٥)امام صادقعلیه‌السلام :

صدقه یحبها الله : اصلاح بین الناس اذا تفاسدوا، وتقارب بینهم اذا تباعدوا؛(٤٢٤)

صدقه اى که خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح میان مردم هر گاه رابطه شان تیره شده و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هر گاه از هم دور شدند.

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

الکلام ثلاثة : صدق وکذب واصلاح بین الناس قال : قیل له : جعلت فداک ما الاصلااح بین الناس ؟ قال : تسمع من الرجل کلاما یبلغه فتخبث نفسه ، فتلقاه فتقول : سمعت من فلان قال فیک من الخیر کذا و کذا، خلاف ما سمعت منه ؛(٤٢٥)

سخن سه گونه است : راست و دروغ و اصلاح میان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح میان مردم چیست ؟ فرمودند: از کسى سخنى درباره دیگرى مى شنوى که اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود. پس تو آن دیگرى را مى بینى و برخلاف آنچه شنیده اى ، به او مى گویى : از فلانى شنیدم که در خوبى تو چنین و چنان مى گفت

(٧)امام صادقعلیه‌السلام :

... والله ما اوتى لقمان الحکمة بحسب ، ولامال ولااءهل و لا بسط فى جسم ولاجمال ولکنه کان رجلا قویا الى اءن قال : ولم یمر برجلین یختصمان اءو یقتتلان الا اءصلح بینهما ولم یمض عنهما حتى تحاجزا؛(٤٢٦)

... به خدا قسم که : به لقمان تنها حکمت و دانش عطا نشده بود، و نیز دارائى و خانواده و قدرت جسمى و زیبایى چشمگیر نداشت ولى او مردى با اراده بود تا آنجا که امام فرمودند: و او به دو نفر که با هم نزاع مى کردند و یا مى جنگیدند نمى گذشت مگر اینکه : میانشان صلح برقرار مى کرد و از پیش آنان نمى رفت تا آنکه آنها دست از نزاع و جنگ کشیده و متفرق مى شدند.

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءیما مسلمین تهاجرا فمکثا ثلاثا لا یصطلحان الا کانا خارجین من الاسلام ، ولم یکن بینهما ولایة فاءیهما سبق الى کلام اءخیه کان السابق الى الجنة یوم الحساب ؛(٤٢٧)

هر دو مسلمانى که با هم قهر کنند و سه روز به قهر خود ادامه دهند و آشتى نکنند، هر دو از اسلام بیرون روند و میان آنان هیچ پیوند دینى نباشد و هر کدام از آنها پیش از دیگرى با برادرش حرف بزند، در روز حسابرسى زودتر به بهشت مى رود.

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الصلح جائز بین المسلمین ، الا صلحا اءحل حراما وحرم حلالا؛(٤٢٨)

صلح میان مسلمانان جایز است ، مگر صلحى که حرامى را حلال یا حلالى را حرام کند.

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله اءحب الکذب فى الصلاح واءبغض الصدق فى الفساد؛(٤٢٩)

براستى که خداوند دروغى را که باعث اصلاح باشد دوست مى دارد و راستى را که موجب فساد گردد، دشمن مى دارد.


٤٤ - تشکر از مردم

امام سجادعلیه‌السلام :

(١)اءما حق ذى المعروف علیک فاءن تشکره و تذکر معروفه ، و تکسبه المقالة الحسنة و تخلص له الدعاء فیما بینک و بین الله عزوجل ، فاذا فعلت ذلک کنت قد شکرته سرا و علانیة ، ثم ان قدرت على مکافاته یوما کافیته ؛(٤٣٠)

حق کسى که به تو نیکى کرده ، این است که از او تشکر کنى و نیکیش را به زبان آورى و از وى به خوبى یاد کنى و میان خود و خداى عزوجل برایش ‍ خالصانه دعا کنى ، هر گاه چنین کردى بى گمان پنهانى و آشکارا از او تشکر کرده اى سپس اگر روزى توانستى نیکى او را جبران کنى ، جبران کن

(٢)امام رضاعلیه‌السلام :

من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکر الله عزوجل ؛(٤٣١)

هر کس در مقابل خوبى مردم تشکر نکند، از خداى عزوجل تشکر نکرده است

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

ان مکرمة صنعتها الى اءحد من الناس ، انما اءکرمت بها نفسک و زینت بها عرضک ، فلا تطلب من غیرک شکر ما صنعت الى نفسک ؛(٤٣٢)

اگر به کسى خوبى کردى در واقع با این کار خود را گرامى داشته اى و به خودت آبرو داده اى ، پس به سبب خوبى اى که به خودت کرده اى از دیگران خواهان تشکر مباش

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

شکرک للراضى عنک یزیده رضا ووفاء، شکرک للساخط علیک یوجب لک منه صلاحا وتعطفا؛(٤٣٣)

سپاسگزارى تو از کسى که از تو راضى است ، موجب رضایت و وفادارى بیشتر او مى شود و سپاسگزاریت از کسى که از تو ناخشنود است ، سبب رفع ناراحتى و مهربانى او نسبت به تو مى شود.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

من صنع بمثل ما صنع الیه فانما کافاه و من اضعفه کان شکورا؛(٤٣٤)

هر کس در برابر خوبى اى که به او شده همانند آن را انجام دهد آن را تلافى کرده است و اگر بیشتر از آن خوبى کند سپاسگزارى نموده است

(٦)امام رضاعلیه‌السلام :

ان الله عزوجل اءمر... بالشکر له وللوالدین فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله ؛(٤٣٥)

خداى عزوجل دستور داد... به سپاسگزارى از خود و از پدر ومادر، پس ‍ کسى که از پدر و مادر خود سپاسگزارى نکند از خداوند سپاسگزارى نکرده است

(٧)امام صادقعلیه‌السلام :

لعن الله قاطعى سبل المعروف قیل وما قاطعوا سبل المعروف ؟ قال : الرجل یصنع الیه المعروف فیکفره ، فیمتنع صاحبه من اءن یصنع ذلک الى غیره ؛(٤٣٦)

_____________________

پاورقى ها ٣٦٩- کافى ٨/٢٤٣/٣٣٧.

٣٧٠- نهج الفصاحه ح ٩٩٢.

٣٧١- نهج البلاغه نامه ٤٩.

٣٧٢- اعلام الدین ص ٤٢٨.

٣٧٣- خصال ص ٦٩.

٣٧٤- کافى ٢/٣١٦/٧.

٣٧٥- غررالحکم ١/٢٩٤/١١٣١.

٣٧٦- غررالحکم ٢/٤٣٨/٣٢٠١.

٣٧٧- شرح نهج البلاغه ٢٠/٣١٤/٦٠٧.

٣٧٨- غررالحکم ٢/٤٥٣/٣٢٦٥.

٣٧٩- نهج البلاغه نامه ٥٣.

٣٨٠- کنزالعمال ٤/٢٤٩/١٠٣٨١.

٣٨١- کنزالعمال ٣/١٦٧/٥٩٨٩.

٣٨٢- کنزالعمال ٦/٢٦٣/١٥٦١٤.

٣٨٣- کافى ٢/٢٣١/٤.

٣٨٤- کنزالعمال ٣/١٨١/٦٠٥٥.

٣٨٥- نهج البلاغه خطبه ١٤٠.

٣٨٦- کنزالعمال ٣/١٦٢/٥٩٦٦.

٣٨٧- نهج البلاغه خطبه ٢٢٣.

٣٨٨- بحارالانوار ٧٤/٤٠٥/٢.

٣٨٩- غررالحکم ٢/٢١٦/٢٤٢٢.

٣٩٠- کافى ٢/٣٠٧/٧.

٣٩١- معانى الاخبار ص ٣٤٢.

٣٩٢- غررالحکم ٢/٤٢٣/٣١٢٢.

٣٩٣- غررالحکم ٦/١٠٥/٩٦٨٥.

٣٩٤- غررالحکم ٢/٥٢٥/٣٥٠٢.

٣٩٥- روضة الواعظین ص ٤٢٤.

٣٩٦- دعائم الاسلام ١/٦٦.

٣٩٧- مستدرک الوسایل ١٠/٢٥٢/١١٩٥٢.

٣٩٨- صحیح ابن حبان ٢/٣٣٨.

٣٩٩- مشکاة الانوار ص ١٣٦.

٤٠٠- خصال ص ١٢١.

٤٠١- غررالحکم ٢/١٦٤/٢٢٠٥.

٤٠٢- بحارالانوار ٧٣/٢٥٦/٢٩.

٤٠٣- بحارالانوار ٧٣/٢٥٦/٢٩.

٤٠٤- کافى ٢/٣٢٧/٢.

٤٠٥- خصال ص ٢٦٩.

٤٠٦- شرح نهج البلاغه ١/٣١٦.

٤٠٧- جامع الاخبار ص ٤٥١.

٤٠٨- شرح نهج البلاغه ١/٣١٦.

٤٠٩- تحف العقول ص ٣٧٧.

٤١٠- عیون الخبار الرضا ١/٣٢/٢٥.

٤١١- کافى ٢/١٠٤/٥.

٤١٢- امالى صدوق ص ٣١٨.

٤١٣- بحارالانوار ٧٨/٦٠/١٣٨.

٤١٤- بحارالانوار ٧٥/١١٤/٥.

٤١٥- بحارالانوار ٧٧/٢٠٨/١.

٤١٦- نهج البلاغه حکمت ٢١١.

٤١٧- امالى صدوق ص ٥١٦.

٤١٨- بحارالانوار ١٠٣/١٧٩/٣.

٤١٩- بحارالانوار ٧٥/١٧٢/١٣.

٤٢٠- محجة البیضاء ٣/٣٧٣.

٤٢١- نهج الفصاحه ح ٤٥٨.

٤٢٢- تحف العقول ص ٣٩٣.

٤٢٣- کافى ٢/٢٠٩/٣.

٤٢٤- کافى ٢/٢٠٩/١.

٤٢٥- کافى ٢/٣٤١/١٦.

٤٢٦- مستدرک الوسایل ١٣/٤٤٢/٣.

٤٢٧- کافى ٢/٣٤٥/٥.

٤٢٨- الفقیه ٣/٣٢/٦٧/٣٢.

٤٢٩- وسائل الشیعه ٨/٥٧٨/١.

٤٣٠- خصال ص ٥٦٨.

٤٣١- عیون الاخبار الرضا (ع) ١/٢٧/٢.

٤٣٢- غررالحکم ٢/٥٤٢/٣٥٤٢.

٤٣٣- غررالحکم ٤/١٦١/٥٦٦٨ و ٥٦٦٩.

٤٣٤- کافى ٤/٢٨/١.

٤٣٥- خصال ١٥٦/١٩٦.

٤٣٦- کافى ٤/٣٣/١.


٤٥ - نصیحت

خدا لعنت کند راهزنان نیکى را. سوال شد راهزنان نیکى چه کسانى هستند؟ فرمودند: کسى که به او نیکى شود، و او ناسپاسى کند، در نتیجه نیکوکاران را از نیکى به دیگران باز دارد.

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

لا یزهدنک فى المعروف من لا یشکر لک ، فقد یشکرک علیه من لا یستمتع بشى ء منه ، وقد تدرک من شکر الشاکر اءکثر مما اءضاع الکافر، والله یحب المحسنین ؛(٤٣٧)

تشکر نکردن دیگران از تو نباید تو را به خوبى کردن بى رغبت سازد، زیرا کسى که از آن نیکى کم ترین بهره اى نمى برد (یعنى خداوند) از تو قدردانى مى کند و از سپاسگزارى این سپاسگزار به بیش از آن چیز مى رسى که فرد ناسپاس فرو گذاشته است و خداوند نیکو کاران را دوست دارد.

(٩)امام صادقعلیه‌السلام :

ان المومن مکفر وذلک اءن معروفه یصعد الى الله تعالى فلا ینتشر فى الناس ، والکافر مشهور وذلک اءن معروفه للناس ینتشر فى الناس و لا یصعد الى السماء؛(٤٣٨)

مومن ناسپاسى مى شود، زیرا خوبى او به درگاه خداى متعال و در میان مردم شایع نمى شود، اما خوبى هاى کافر شایع مى شود چون براى مردم است و به درگاه الهى بالا نمى رود.

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اءفضل الناس عند الله منزلة واءقربهم من الله وسیلة المحسن یکفر احسانه ؛(٤٣٩)

بهترین مردم در نزد خداوند و نزدیک ترین آنان به او، نیکوکارى است که از نیکى او قدردانى نمى شود.

٤٥ - نصیحت

(١)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان اءعظم الناس منزلة عندالله یوم القیامة اءمشاهم فى اءرضیه بالنصیحة لخلقه ؛(٤٤٠)

بلند مرتبه ترین مردم در روز قیامت نزد خداوند کسى است که در روى زمین بیشتر در خیرخواهى و ارشاد مردم قدم بردارد.

(٢)لقمان حکیم رحمة الله :

یا بنى علیک بالموعظة فاعمل بها فانها عند العاقل اءحلى من العسل الشهد؛(٤٤١)

فرزندم نصیحت را بپذیر و به آن عمل کن که نصیحت نزد عاقل از عسل ناب شیرین تر است

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

من قبل النصیحة سلم من الفضیحة ؛(٤٤٢)

هر کس نصیحت را بپذیرد، از رسوایى به سلامت مى ماند.

(٤)امام جوادعلیه‌السلام :

المومن یحتاج الى ثلاث خصال : توفیق من الله وواعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه ؛(٤٤٣)

مومن نیازمند سه چیز است : توفیقى از پروردگار، پند دهنده اى از درون خویش و پذیرش از نصیحت کنندگان

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اذا اءراد الله بعبد خیرا جعل له واعظا من نفسه یامره وینهاه ؛(٤٤٤)

هر گاه خداوند خیر بنده اى را بخواهد، واعظى از درون او برایش قرار مى دهد که او را به کار نیک وادار و از کار بد باز دارد.

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

یا على اذا لم یکن العالم تقیا تائبا زلت موعظته عن قلوب الناس کما تزل القطرة عن بیضة النعامة والصفا؛(٤٤٥)

یا على هر گاه عالم با تقوا و توبه کار نباشد، موعظه اش از دل مردم مى لغزد همچنانکه قطره آب از روى تخم شتر مرغ و سنگ صاف مى لغزد.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

المسلم مرآة اءخیه فاذا راءیتم من اءخیکم هفوة فلاتکونوا علیه البا واءرشدوه وانصحوا له و تزفقوا به ...؛(٤٤٦)

مسلمان آینه برادر خویش است هر گاه خطایى از برادر خود دیدید همگى او را مورد حمله قرار ندهید بلکه او را راهنمایى و نصیحت نمایید و با او مدارا کنید...

(٨)امام حسن عسکرىعلیه‌السلام :

من وعظ اءخاه سرا فقد زانه ومن وعظه علانیة فقد شانه ؛(٤٤٧)

هر کس برادر (دینى) خود را پنهانى نصیحت کند، او را آراسته و اگر آشکارا نصیحتش نماید ارزش او را کاسته است

(٩)امام سجادعلیه‌السلام :

واءما حق المستنصح فان حقه اءن تودى الیه النصیحة على الحق الذى ترى له اءنه یحمل ویخرج المخرج الذى یلین على مسامعه وتکلمه من الکلام بما یطیقه عقله فان لکل عقل طبقة من الکلام یعرفه ویجتنبه ولیکن مذهبک الرحمة ؛(٤٤٨)

حق نصیحت خواه این است که به راه صحیحى که مى دانى مى پذیرد، راهنمائیش کنى و سخن در حد درک و فهم و عقلش بگویى که هر عقلى ظرفیت مخصوص خود را دارد و روش تو باید همراه با مهربانى و رحمت باشد.

(١٠)امام سجادعلیه‌السلام :

واءما حق الناصح فاءن تلین له جناحک ثم تشرئب له قلبک و تفتح له سمئک حتى تفهم عنه نصیحته ثم تنظر فیها فان کان رفق فیها للصواب حمدت الله على ذلک وقبلت منه وعرفت له نصیحته ...؛(٤٤٩)

حق نصیحت کننده این است که نسبت به او فروتنى کنى ، دل را براى فهم نصیحتش آماده نمایى و به سخنانش گوش دهى و اگر گفتارش درست بود خدا را شکر گویى و بپذیرى و حق شناسى کنى


٤٦ - تواضع

امام علىعلیه‌السلام :

(١)اءشرف الخلائق التواضع والحلم ولین الجانب ؛(٤٥٠)

شریف ترین اخلاق ، تواضع ، بردبارى و نرم خویى است

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان الله تعالى اءوحى الى اءن تواضعوا حتى لایفخر اءحد على اءحد ولایبغى اءحد على اءحد؛(٤٥١)

خداى متعال به من وحى فرمود که متواضع باشید، تا هیچ کس بر دیگرى فخر نفروشد و احدى به دیگرى زورگویى و تجاوز نکند.

(٣)امام صادقعلیه‌السلام :

ان فى السماء ملکین موکلین بالعباد، فمن تواضع لله رفعاه و من تکبر وضعاه ؛(٤٥٢)

در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده اند پس هر کس براى خدا تواضع کند، او را بالا برند و هر کس تکبر ورزد او را پست گردانند.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

اذا تفقه الرفیع تواشع ؛(٤٥٣)

انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانایى رسد، متواضع مى شود.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

فى صفة المتقین -: ملبسهم الاقتصاد ومشیهم التواشع ؛(٤٥٤)

در وصف پرهیزکاران -: لباسشان میانه رویست و راه رفتن و رفتارشان متواظعانه است

(٦)امام صادقعلیه‌السلام :

ان من التواضع اءن یرضى الرجل بالمجلس دون المجلس واءن یسلم على من یلقى واءن یترک المراء وان کان محقا ولایحب اءن یحمد على التقوى ؛(٤٥٥)

از تواضع است که انسان به پایین مجلس رضایت دهد، به هر کس بر مى خورد سلام کند، مجادله را رها کند اگر چه حق با او باشد و دوست نداشته باشد که او را به پرهیزکارى بستایند.

(٧)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ثلاثة لایزید الله بهن الا خیرا: التواضع لا یزید الله به الا ارتفاعا وذل النفس لایزید الله به الا عزا والتعفف لا یزید الله به الاغنى ؛(٤٥٦)

سه چیز است که خداوند به سبب آنها جز بر خیر و خوبى نمى افزاید: تواضع که خداوند به سبب آن جز بلند مرتبگى نمى افزاید، شکسته نفسى که خداوند به سبب آن جز عزت نمى افزاید و مناعت طبع که خداوند به سبب آن جز بى نیازى نمى افزاید.

(٨)امام کاظمعلیه‌السلام :

ان الزرع ینبت فى السهل ولاینبت فى الصفا فکذلک الحکمة تعمر فى قلب المتواضع و لا تعمر فى قلب المتکبر الجبار، لان الله جعل التواضع آلة العقل و جعل التکبر من آلة الجهل ؛(٤٥٧)

زراعت در زمین همواره مى روید، نه بر سنگ سخت و چنین است که حکمت ، در دل هاى متواضع جاى مى گیرد نه در دل هاى متکبر. خداوند متعال ، تواضع را وسیله عقل و تکبر را وسیله جهل قرار داده است

(٩)امام رضاعلیه‌السلام :

التواضع درجات : منها اءن یعرف المرء قدر نفسه فینزلها منزلتها بقلب سلیم ، لایحب اءن یاتى الى اءحد الا مثل مایوتى الیه ، ان راءى سئیئة دراءها بالحسنة ، کاظم الغیظ عاف عن الناس ، والله یحب المحسنین ؛(٤٥٨)

تواضع درجاتى دارد: یکى از آنها این است که انسان اندازه خود را بشناسد و با طیب خاطر خود را در آن جایگاه قرار دهد، دوست داشته باشد با مردم همان گونه رفتار کند که انتظار دارد با او رفتار کنند، اگر بدى دید آن را با خوبى جواب دهد، خشم خود را فرو خورد و از مردم در گذرد، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.

(١٠)امام علىعلیه‌السلام :

من اءتى غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه ؛(٤٥٩)

هر کس در مقابل ثروتمند در مقابل ثروتش تواضع کند دو سوم دینش از بین برود.


٤٧ - تکبر

(١)امام صادقعلیه‌السلام :

الکبر اءن تغمص الناس و تسفه الحق ؛(٤٦٠)

تکبر، این است که مردم را تحقیر کنى و حق را خوار شمارى

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

الحرص والکبر والحسد دواع الى التقحم فى الذنوب ؛(٤٦١)

حرص و کبر و حسادت ، انگیزه هاى فرورفتن در گناهانند.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الا اخبرکم باءهل النار؟ کل عتل جواظ مستکبر؛(٤٦٢)

آیا شما را از اهل دوزخ آگاه نکنم ؟ هر درشتخوى خشن متکبر.

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

ما من اءحد یتیه الا من ذلة یجدها فى نفسه ؛(٤٦٣)

هیچ کس نیست که تکبر ورزد، مگر بر اثر خوارى و حقارتى است که در خود مى بیند.

(٥)امام علىعلیه‌السلام :

عجبت للمتکبر الذى کان بالامس نطفة ویکون غدا جیفة ؛(٤٦٤)

در شگفتم از شخص متکبر، که دیروز نطفه اى بود و فردا لاشه اى است

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

انه لیعجبنى اءن یحمل الرجل الشى ء فى یده یکون مهنئا لاهله یدفع به الکبر عن نفسه ؛(٤٦٥)

براستى که خوش دارم مرد با خوشحالى و افتخار چیزى را با دست خودش براى خانواده اش ببرد و بدین وسیله تکبر را از خود دور کند.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

فى صفة المتقین -: بعده عمن تباعدعنه زهد ونزاهة ودنوه ممن دنا منه لین ورحمة لیس تباعده بکبر و عظمة و لا دنوه بمکر وخدیعة ؛(٤٦٦)

در وصف پرهیزگاران ، مى فرماید: اگر از کسى دورى مى کند، به خاطر دنیا گریزى و پاکدامنى است و اگر به کسى نزدیک مى شود، از سر خوشخویى و مهربانى است ، نه دورى کردنش از روى تکبر و نخوت است و نه نزدیک شدنش از روى مکر و فریب

(٨)امام صادقعلیه‌السلام :

من ذهب یرى اءن له على الاخر فضلا فهو من المستکبرین ، (قال حفص ‍ بن غیاث) : فقلت له انما یرى اءن له علیه فضلا بالعافیة اذا رآه مرتکبا للمعاسى ، فقال : هیهات هیهات ! فلعله اءن یکون قد غفر له ما اءتى و اءنت موقوف محاسب اءما تلوت قصة سحرة موسىعلیه‌السلام ؛(٤٦٧)

هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، او از متکبران است حفص بن غیاث مى گوید: عرض کردم : اگر گنهکارى را ببیند و به سبب بى گناهى و پاکدامنى خود، خویشتن را از او بهتر بداند چه ؟ فرمودند: هرگز هرگز! چه بسا که او آمرزیده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند، مگر داستان جادوگران و موسىعلیه‌السلام را نخوانده اى ؟

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

وعن ذلک ما حرس الله عباده المومنین بالصلوات والزکوات ومجاهدة الصیام فى الایام المفروضات تسکینا الاطرافهم وتخشیعا لابصارهم وتذلیلا لنفوسهم وتخفیضا لقلوبهم واذهابا للخیلاء عنهم انظروا الى ما فى هذه الافعال من قمع نواجم الفخر وقدع طوالع الکبر؛(٤٦٨)

از این جاست که خداوند بندگان مومن خود را به وسیله نمازها و زکاتها و جدیت در روزه دارى در روزهاى واجب ، نگهبانى مى کند، زیرا که این امور باعث آرام شدن اعضاء و جوارح و خشوع دیدگان و فروتنى جانها و خضوع دلها و بیرون راندن کبر و نخوت از وجود آنان مى شود... بنگرید، که این اعمال چگونه نمودهاى فخر فروشى را در هم مى شکند و آثار و نشانه هاى تکبر را مى زداید!

(١٠)امام حسن مجتبىعلیه‌السلام :

لما قیل له ان فیک کبرا-: کلا، الکبر لله وحده ولکن فى عزة ، قال الله تعالى : (ولله العزة ولرسوله وللمومنین)؛(٤٦٩)

در پاسخ کسى که به ایشان گفت : در وجود شما تکبر است ، فرمودند: هرگز، تکبر تنها از آن خداست اما در وجود من ، عزت است خداى متعال فرموده است : «و عزت از آن خدا و پیامبر او و مومن است»


٤٨ - صبر

رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

(١)الصبر ثلاثة : صبر عند المصیبة ، وصبر على الطاعة وصبر عن المعصیة ؛(٤٧٠)

صبر سه نوع است : صبر در هنگام معصیت ، صبر بر طاعت و صبر بر ترک گناه

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

الصبر ان یحتمل الرجل ما ینوبه ویکظم ما یغضبه ؛(٤٧١)

صبر آن است که انسان گرفتارى و مصیبتى که به او مى رسد تحمل کند و خشم خود را فرو خورد.

(٣)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

علامة الصابر فى ثلاث : اولها ان لا یکسل ، والثانیة اءن لا یضجر، والثالثة اءن لا یشکو من ربه تعالى ؛ لانه اذا کسل فقد ضیع الحق ، واذا ضجر لم یود الشکر، واذا شکا من ربه عزوجل فقد عصاه ؛(٤٧٢)

صبور سه نشانه دارد: اول آن که سستى نمى کند، دوم آنکه افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن که از پروردگار خود شکوه نمى کند؛ زیرا اگر سستى کند، حق را ضایع کرده ، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شکر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شکوه کند او را معصیت کرده است

(٤)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

الصبر اءربع شعب : الشوق ، والشفقة ، والزهادة ، والترقب ، فمن اشتاق الى الجنة سلا عن الشهوات ، و من اءشفق عن النار رجع عن المحرمات ، و من زهد فى الدنیا تهاون بالمصیبات ، و من ارتقب الموت سارع فى الخیرات ؛(٤٧٣)

صبر چهار شعبه دارد: شوق ، ترس ، زهد و انتظار، هر کس شوق بهشت داشته باشد، از هوا و هوس دست مى کشد و هر کس از آتش بترسد، از حرام ها خود را نگه مى دارد و هر کس به دنیا بى اعتنا باشد، گرفتارى ها را به چیزى نگیرد و هر کس منتظر مرگ باشد، در کارهاى خیر بکوشد.

(٥)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ثلاث من کن فیه جمع الله له خیر الدنیا والاخرة : الرضا بالقضاء والصبر عند البلاء والدعاء عند الشدة والرخاء؛(٤٧٤)

کسى که سه خصلت در او باشد خداوند خیر دنیا و آخرت را براى او فراهم مى کند: خشنودى به مقدرات ، صبر در بلا و دعا در سختى و راحتى

(٦)امام کاظمعلیه‌السلام :

اسبر على طاعة الله ، واصبر عن معاصى الله ، فانما الدنیا ساعة ، فما مضى منها فلیس تجدله سرورا و لا حزنا، وما لم یات منها فلیس تعرفه ، فاصبر على تلک اساعة التى اءنت فیها فکانک قد اغتبطت ؛(٤٧٥)

بر طاعت خدا صبر کن و بر ترک معاصى او شکیبا باش ؛ زیرا دنیا لحظه اى بیش نیست آنچه گذشته جاى شادى و غم ندارد و از آنچه نیامده نیز خبر ندارى ، پس لحظه اى را که در آن به سر مى برى ، صبور باش چنان که گویى خوشبخت و خوشحالى

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

فصبرا على دنیا تمر بلاوائها کلیلة باءحلامها تنسلخ ؛(٤٧٦)

در برابر دنیایى که گرفتارى آن ، مانند خواب هاى پریشان شب مى گذرد شکیبا باش

(٨)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

ان المعونة تاءتى من الله على قدر الموونة وان الصبر یاءتى من الله على قدر المصیبة ؛(٤٧٧)

براستى که کمک از جانب خداوند به اندازه هزینه مى رسد و صبر از جانب خداوند به اندازه گرفتارى مى آید.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

انک ان صبرت جرت علیک المقادیر واءنت ماءجور، وان جزعت جرت علیک المقادیر واءنت ماءزور؛(٤٧٨)

اگر صبر کنى مقدرات الهى بر تو جارى خواهد شد و اجر خواهى برد و اگر بیتابى کنى باز هم مقدرات خداوند بر تو جارى مى شود و گناهکار خواهى بود.

(١٠)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

اللهم ارزقنى الصبر على ما اءبلیتنى ؛(٤٧٩)

خدایا روزى کن مرا... صبر بر آنچه مرا بدان مى آزمایى


٤٩ - محبت

(١)

امام جوادعلیه‌السلام :

ثلاث خصال تجتلب بهن المحبة : الانصاف فى المعاشرة والمواساة فى الشدة والانطواع والرجوع الى قلب سلیم ؛(٤٨٠)

با سه خصلت ، محبت (دیگران) به دست مى آید: انصاف در معاشرت ، همدردى (با دیگران) در سختى ها، و بازگشت به قلبى پاک

(٢)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

خیر المومنین من کان ماءلفة للمومنین ولاخیر فیمن لایالف ولایولف ؛(٤٨١)

بهترین مومنان کسى است که با مومنان انس بگیرد و کسى که انس نگیرد و انس نپذیرد، خیر در او نیست

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

النصح یثمر المحبة ؛(٤٨٢)

خیر خواهى محبت آور است

(٤)امام صادقعلیه‌السلام :

ان الله عزوجل لیرحم الرجل لشدة حبه لولده ؛(٤٨٣)

خداوند عزوجل انسان را براى محبت بسیار به فرزندانش مورد رحمت خود قرار مى دهد.

(٥)امام سجادعلیه‌السلام :

القول الحسن یثرى المال وینمى الرزق وینسى فى الاجل و یحبب الى الاهل ویدخل الجبة ؛(٤٨٤)

گفتار نیک ، ثروت را زیاد و روزى را فراوان مى کند، مرگ را به تاخیر مى اندازد، (انسان را) محبوب خانواده مى کند و به بهشت وارد مى نماید.

(٦)امام علىعلیه‌السلام :

من حسن ظنه بالناس حاز منهم المحبة ؛(٤٨٥)

هر کس به مردم خوش گمان باشد، محبت آنان را به دست مى آورد.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

علیکم بالسخاء و حسن الخلق فانهما یزیدان الرزق و یوجبان المحبة ؛(٤٨٦)

سخاوتمند و خوش اخلاق باشید زیرا این دو روزى را زیاد مى کنند و محبت آورند.

(٨)امام باقرعلیه‌السلام :

اعلم اءن الالف من الله والفرک من الشیطان ؛(٤٨٧)

بدان که ، انس و الفت گرفتن (با دیگران) از خداوند و دشمنى از شیطان است

(٩)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

تهادوا تزدادوا حبا؛(٤٨٨)

به یکدیگر هدیه بدهید تا محبت را در میان خود بیفزایید.

(١٠)امام صادقعلیه‌السلام :

اللهم انى اساءلک الزین والزینة واءعوذ بک من الشین والشنان والمقت ؛(٤٨٩)

خدایا از تو خوبى ، آراستگى و محبت را خواستارم و از بدى و دشمنى و کینه ، به تو پناه مى برم


٥٠ - کینه

(١)امام علىعلیه‌السلام :

الدنیا اءصغر واءحقر واءنزر من اءن تطاع فیها الاحقاد؛(٤٩٠)

دنیا کوچکتر و حقیرتر و ناچیزتر از آن است که در آن از کینه ها پیروى شود.

(٢)امام علىعلیه‌السلام :

الغل یحبط الحسنات ؛(٤٩١)

کینه ، خوبى ها را نابود مى کند.

(٣)امام علىعلیه‌السلام :

من اطرح الحقد استراح قلبه ولبه ؛(٤٩٢)

هر کس کینه را از خود دور کند، قلب و عقلش آسوده گردند.

(٤)امام علىعلیه‌السلام :

سبب الفتن الحقد؛(٤٩٣)

علت فتنه ها و آشوب ها کینه توزى است

(٥)امام حسینعلیه‌السلام :

ان شیعتنا من سلمت قلوبهم من کل غش وغل ودغل ؛(٤٩٤)

بى گمان شیعیان ما دلهایشان از هر خیانت ، کینه ، و فریبکارى پاک است

(٦)رسول اکرمصلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم :

تهادوا فانها تذهب بالضغائن ؛(٤٩٥)

به یکدیگر هدیه بدهید زیرا کینه ها را از بین مى برد.

(٧)امام علىعلیه‌السلام :

احصد الشر من صدر غیرک بقلعه من صدرک ؛(٤٩٦)

براى درو کردن بدى از سینه دیگران ، آن را از سینه خودت ریشه کن کن

(٨)امام علىعلیه‌السلام :

احتمل اءخاک على ما فیه ولاتکثر العتاب ، فانه یورث الضغینة ؛(٤٩٧)

برادرت را با همان وضعى که دارد تحمل کن و زیاد سرزنش نکن ، زیرا این کار کینه مى آورد.

(٩)امام علىعلیه‌السلام :

عند الشدائد تذهب الاحقاد؛(٤٩٨)

در هنگام سختى ها و گرفتارى ها کینه ها از بین مى رود.

(١٠)امام هادىعلیه‌السلام :

العتاب مفتاح الثقال والعتاب خیر من الحقد؛(٤٩٩)

گلایه کردن کلید سرسنگینى و بهتر از کینه است

 

  • محقق نیشابوری

صد موضوع

هزار حدیث

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی